تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟ ویدیو آموزشی 2023

تحلیل تکنیکال چیست؟

واژه تحلیل در فرهنگ‌نامه دهخدا مترادف با «تجزیه کردن، هضم کردن، گشودن» است و واژه تکنیکال یک کلمه انگلیسی با معنای «فنی، اختصاصی» است؛ بنابراین مفهوم کلی تحلیل تکنیکال، «تجزیه کردن فنی» خواهد بود.

حال وقتی پای بازار مالی در میان باشد، ما در تحلیل تکنیکال قصد تحلیل و بررسی قیمت هر دارایی (سهام، شاخص، جفت ارز، کالا و …) با هدف کسب سود را داریم. بدین ترتیب با استفاده از تحلیل تکنیکال، قیمت‌ها را به صورت تخصصی بررسی می‌کنیم تا بتوانیم جهت حرکت قیمت را پیش بینی کنیم، نقاط مناسب برای ورود یا خروج از یک دارایی و همچنین حد ضرر و حد سود در یک معامله را تعیین کنیم و با پیش‌بینی روند بازار، به سود مناسبی دست یابیم.

تاریخچه تحلیل تکنیکال در جهان

استفاده از تحلیل تکنیکال قدمتی نزدیک به 3 قرن دارد و در دست‌نوشته‌های حدود سیصد سال پیش نیز رسم نمودارهای تکنیکال دیده شده است. قطعاً نام شاخص داوجونز را در اخبار مالی شنیده‌اید. در واقع آقای داوجونز اولین فردی بوده که از روش تحلیل تکنیکال به صورت حرفه‌ای استفاده کرده است و می‌‌توان گفت بنیان‌گذار وال‌استریت ژورنال است که بعدها به صورت افتخاری نام ایشان را روی شاخص داوجونز قرار دادند.

در  تحلیل تکنیکال، با استفاده از نمودارهای قیمتی که در طول زمان شکل گرفته، حجم معاملات و … وضعیت کلی روند آتی آن دارایی بررسی می‌‌شود. با این روش، می‌‌توان یک استراتژی معاملاتی برای ارزیابی یک سرمایه‌گذاری و برای تعیین فرصت‌های معاملاتی در بازارهای مالی برنامه‌ریزی کرد.

کاربرد تحلیل تکنیکال

در تحلیل تکنیکال، گذشته قیمتی نماد مدنظر خود را بررسی می‌‌کنیم. مثلاً حداکثر قیمت در تاریخ، حداقل قیمت در تاریخ، رفتار نماد هنگام رشد یا کاهش قیمت، چگونگی شکست حمایت‌ها و مقاومت‌ها و … تمامی مواردی از این قبیل را با جزئیات تا تاریخ حال بررسی می‌‌کنیم. سپس بر اساس داده‌هایی که جمع‌آوری کردیم، پیش بینی می‌‌کنیم که احتمالاً روند قیمتی این دارایی بررسی شده به چه سمت‌وسویی خواهد رفت.

قیمت هر چیزی را عرضه و تقاضا شکل می‌‌دهد. در واقع با این تحلیل ما سمت‌وسوی عرضه و تقاضا را پیش بینی می‌‌کنیم. حال این عرضه و تقاضا تحت عوامل خاصی مثل احساسات (ترس، طمع و …)، اخبار سیاسی، اخبار بنیادی و … تغییر می‌کنند.

در این روش فرض بر آن است که بازار بی‌نظم نیست؛ به‌بیان‌دیگر تغییرات و حرکت دارایی‌ها بی‌نظم نیستند و طبق الگوهای خاصی شکل می‌‌گیرند؛ یعنی هدف آن است که بتوان با احتمال هر چه بالاتر الگوی تغییرات قیمت را پیدا کرد و طبق آن برای قیمت آینده دارایی تصمیم گرفت.

ابزارهای تحلیل تکنیکال متفاوت است و هرکسی از یک استراتژی خاص در تحلیل تکنیکال استفاده می‌‌کند. به بیان دقیق‌تر افراد از استراتژی‌هایی استفاده می‌کنند که تصور می‌کنند با احتمال دقیق‌تری می‌تواند آینده را پیش بینی کند.

فاکتور دیگری که در پیش بینی قیمت مؤثر است، حجم معاملات است. نمادهایی که حجم معاملات بالاتری دارند قابل پیش‌بینی‌تر هستند زیرا امکان دست‌کاری قیمت توسط نهادهای بزرگ (حقیقی یا حقوقی) کمتر خواهد شد. برای مثال قیمت بیت کوین بسیار تحلیل‌پذیرتر از یک شت کوین است؛ زیرا حجم معاملات بالاتری دارد؛ بنابراین تحلیل تکنیکال روی آن بهتر جواب می‌دهد. مثالی دیگر؛ پیش بینی قیمت سهام اپل از قیمت بیت کوین (قیاس فقط از لحاظ تکنیکالی) راحت‌تر است زیرا حجم معاملات خیلی بالاتری دارد.

تحلیل بنیادی چیست؟

تحلیل بنیادی (Fundamental analysis) در بازار بورس داخلی یا خارجی، بر اساس فاکتورهایی مانند؛ عوامل داخلی شرکت، وضعیت اقتصادی صنعت، اخبار جغرافیایی و سیاسی، نرخ ارز و … به بررسی ارزش واقعی دارایی‌ها و شرکت‌ها می‌‌پردازد. این روش تحلیلی، به دنبال شناسایی عواملی مانند درآمد و سود شرکت، نرخ بهره، رشد اقتصادی، قیمت کامودیتی‌های مرتبط و سایر عوامل مرتبط با بازار است.

با استفاده از این روش، تحلیلگران می‌‌توانند پتانسیل رشد و سوددهی شرکت‌ها را ارزیابی کنند. برای مثال، اگر یک شرکت درآمد و سود خوبی داشته باشد و فعالیت‌های آن در آینده نیز به خوبی پیش بروند، بازار به شرکت‌های مرتبط با آن اعتماد بیشتری خواهد داشت و قیمت سهام آن شرکت نیز افزایش خواهد یافت.

حال یک شرکت زیان‌ده را در نظر بگیرید. یک شرکت زیان‌ده را می‌توان با بررسی صورت‌های مالی مثل صورت‌های مالی فصلی و ماهانه و میزان هزینه تولید و مقدار فروش، نرخ فروش و … شناسایی کرد.

همان‌طور که گفتیم منظور از شرکت زیان‌ده، شرکتی است که هزینه تولید محصول برای شرکت بیشتر از سود حاصل از فروش محصول است. طبیعتاً زمانی که شرکت برای مدیران و صاحبان خود نمی‌تواند سودسازی داشته باشد، دلیلی ندارد که ما بخواهیم روی آن با هدف کسب سود، سرمایه‌گذاری کنیم.

مفهوم تحلیل بنیادی در بازار ارز دیجیتال طبیعتاً کمی متفاوت است، چرا که ما با یک ارز دیجیتال سروکار داریم نه یک شرکت؛ بنابراین باید به بررسی وایت پیپر، پشتوانه، تیم توسعه دهنده، اهداف، محبوبت عمومی و … مربوط به همان ارز دیجیتال بپردازیم.

تحلیل تکنیکال چه تفاوتی با تحلیل بنیادی دارد؟

تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی دو روش تحلیلی در بازارهای مالی هستند که هر کدام با استفاده از روش‌ها و ابزارهای خود، تلاش می‌‌کنند تا باعث تصمیم‌گیری بهتر در هنگام خرید و فروش دارایی‌های مالی توسط تریدر شوند.

تفاوت اصلی بین تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی این است که تحلیل بنیادی بر اساس اطلاعاتی که مربوط به وضعیت مالی داخل شرکت است و عوامل تأثیرگذار خارجی مانند وضعیت کلی اقتصادی … به بررسی ارزش ذاتی دارایی می‌‌پردازد. درحالی‌که تحلیل تکنیکال بر اساس روند قیمتی دارایی‌ها، با استفاده از نمودارها، شاخص‌های فنی، الگوهای قیمتی و بازگشت به میانگین، به تعیین نقاط ورود و خروج از یک دارایی و تحلیل روند قیمتی آن می‌پردازد.

در واقع در تحلیل بنیادی، تحلیلگر بر اساس ارزش ذاتی دارایی تصمیم به معامله می‌‌گیرد و در تحلیل تکنیکال بر اساس روند قیمتی دارایی‌ها تصمیم‌گیری می‌‌کنند.

حال سؤال اینجاست که کدام‌یک از این نوع تحلیل بهتر است؟ با توجه به تفاوت‌های بین این دو روش تحلیلی باید گفت: معمولاً تحلیلگران حرفه‌ای در بازارهای مالی از هر دو روش تحلیل تکنیکال و بنیادی استفاده می‌‌کنند تا به تصمیم‌گیری بهتری در خرید و فروش دارایی‌ها بپردازند.

برای آموزش تحلیل تکنیکال چه مفاهیمی را بشناسیم؟

تحلیل تکنیکال شامل سه اصل است. سه مفهوم “همه چیز در قیمت نهفته است”، “آینده شبیه به گذشته است” و “قیمت‌ها تمایل به حفظ روند جاری دارند”، هر سه مفهوم در تحلیل تکنیکال بسیار مهم هستند و در ادامه به توضیح هر یک از این مفاهیم می‌‌پردازیم:

1. همه چیز در قیمت نهفته است.

این مفهوم به این معناست که تمامی اطلاعات مربوط به یک دارایی که در قیمت نهایی آن تأثیرگذار است از جمله اطلاعات جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی، عرضه و تقاضا، احساسات عمومی و سایر عوامل مرتبط با بازار، در قیمت آن دارایی نهفته هستند؛ یعنی قیمت دارایی در گذشته و لحظه اکنون هر چه هست، تمامی اطلاعات تأثیرگذار در آن لحاظ شده است.

به‌عبارت‌دیگر، قیمت یک دارایی شامل تمامی اطلاعات مربوط به آن دارایی است و درصورتی‌که تحلیلگران هوشمند بوده و بتوانند این اطلاعات را به خوبی تحلیل کرده و درست تفسیر کنند، می‌‌توانند به تصمیمات بهتری در خرید و فروش دارایی‌ها دست یابند.

2. آینده شبیه به گذشته است.

این مفهوم به این معناست که رفتار قیمت‌ها در آینده، معمولاً شبیه به رفتار قیمت‌ها در گذشته خواهد بود و تمایل به تکرار شدن، دارند به‌عبارت‌دیگر، الگوهای عمومی قیمت و روند قیمتی یک دارایی در گذشته، نشان دهنده رفتار آینده آن دارایی است. برای مثال، اگر در گذشته، وقتی قیمت یک دارایی به حمایت می‌‌رسید، الگوی خاصی زیاد تکرار شده (مثلاً دوقلوی کف) سپس رشد کرده و اکنون قیمت نزدیک به حمایت است احتمال بالایی وجود دارد که الگو دو قلو کف شکل بگیرد و قیمت آن دارایی افزایش یابد. در آینده نیز به همین شکل حرکت کند.

3. قیمت‌ها تمایل به حفظ روند جاری دارند.

این مفهوم به این معناست که قیمت‌ها تمایل دارند روند حال حاضر خود را حفظ کنند و تا زمانی که عوامل خاصی به شکل قابل‌توجهی تغییر نکنند، در همان مسیر خود پیش بروند. به‌عبارت‌دیگر، اگر یک دارایی در حال حرکت به سمت بالا باشد، قیمت آن دارایی تا زمانی که عوامل مرتبط با آن تغییر نکنند، تمایل دارد در مسیر صعودی خود پیش بروند و به همین ترتیب، اگر یک دارایی در حال حرکت به سمت پایین باشد، قیمت آن دارایی تمایل دارد در مسیر نزولی خود پیش بروند.

در کل، این مفاهیم در تحلیل تکنیکال بسیار مهم هستند و می‌‌توانند به تحلیلگران بازار کمک کنند تا تصمیمات بهتری در خرید و فروش دارایی‌ها بگیرند. با استفاده از این مفاهیم و با تحلیل الگوهای روندی و قیمتی دارایی‌ها، می‌‌توان به پیش‌بینی‌های دقیق‌تری درباره رفتار قیمت‌ها در آینده دست یافت و در نتیجه، به سود بیشتری در بازار دست یافت.

مفاهیم پایه‌ای تحلیل تکنیکال

حال که با سه اصل مهم و اولیه تحلیل تکنیکال آشنا شدیم. باید مفاهیم پایه این تحلیل را نیز آموزش ببینیم.

1- نمودار قیمت چیست؟ (چارت قیمت)

نمودار قیمت در  تحلیل تکنیکال، از یک خط افقی یا همان محور قیمت و یک خط عمودی یا همان محور تاریخ (زمان) تشکیل شده است. این چارت به‌عنوان یک نمودار نشان دهنده تاریخچه قیمت دارایی‌ها در بازار است. به‌طور دقیق‌تر، چارت قیمت نشان می‌‌دهد که در هر لحظه، قیمت دارایی چه مقدار بوده است.

برای مثال نمودار زیر چارت قیمتی بیت کوین است.