💎دریافت مشاوره رایگان در زمینه سرمایه گذاری

کلیک کنید
آموزش خصوصی ارز دیجیتال
تحلیل تکنیکال

آموزش تحلیل تکنیکال کلاسیک +آموزش ویدئویی

آموزش صرافی بینگ ایکس

در تحلیل تکنیکال روش‌های مختلفی برای تحلیل چارت‌های قیمتی وجود دارد که یکی از این روش‌ها، تحلیل تکنیکال کلاسیک است. در این مقاله، تیم همیار کریپتو به صورت تصویری و ویدئویی به آموزش تحلیل تکنیکال کلاسیک می‌پردازد.

تعریف تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال، علم بررسی نمودار قیمت – زمان است. تحلیل تکنیکال به معنی بررسی گذشته نمودار دارایی‌ها، پیش‌بینی آینده آن‌ها و نهایتاً تصمیم‌گیری در لحظه حال است. تحلیل تکنیکال کلاسیک به دنبال کشف و جستجوی مجموعه‌ای از الگوها، اشکال هندسی، فرمول‌ها و روابط ریاضی است که بتوان بر مبنای آن‌ها رفتارهای مشخص و پیش‌بینی‌پذیری را از قیمت انتظار داشت.

تحلیل تکنیکال دو اصل اساسی دارد:

  1. همه چیز در قیمت نهفته است: به این معنا که کلیه اطلاعات موردنیاز درون نمودار قیمت – زمان موجود است
  2. اصل استقرای ریاضی: یعنی هر رخدادی که قبلاً بارها و بارها اتفاق افتاده و عیناً تکرار شده است احتمال این‌که کماکان رخ بدهد وجود دارد.

نکته: تمامی قوانین تحلیل تکنیکال کلاسیک از نوع قوانین آمار و احتمالی هستند و هیچ قانون ۰ یا ۱۰۰ درصد در بازار وجود ندارد.

نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال کلاسیک

سه نوع اصلی نمودار وجود دارد که افراد سرمایه‌گذار و معامله گر، بسته به اطلاعاتی که در پی آن هستند یا سطح مهارت فردی‌شان مورد استفاده قرار می‌دهند. این نمودارها شامل نمودار خطی، نمودار میله‌ای و نمودار کندلی (کندل استیک) هستند. قبل از آشنایی با انواع نمودار لازم است با نمودارهای OHLC نیز آشنا شویم.

نمودارهای OHLC در تحلیل تکنیکال کلاسیک

نمودارهای (OHLC) نمودارهایی هستند که در آن‌ها چهار قیمت نمایش داده می‌شود: قیمت باز (OPEN)، قیمت بسته (CLOSE)، قیمت بالا (HIGH) و قیمت پایین (LOW). (که در نمودارهای خطی نشان داده نمی‌شوند.)

  • قیمت باز (OPEN): اولین قیمتی که در یک بازه زمانی، در آن معامله صورت می‌گیرد.
  • قیمت بسته (CLOSE): آخرین قیمتی که در یک بازه زمانی، در آن معامله‌ صورت‌گرفته است.
  • قیمت بالا (HIGH): بیشترین قیمتی که در یک بازه زمانی، در آن معامله صورت‌گرفته است.
  • قیمت پایین (LOW): کمترین قیمتی که در یک بازه زمانی، در آن قیمت معامله‌ صورت‌گرفته است.

نمودار خطی

ساده‌ترین نوع از این چهار نمودار، نمودار خطی است که  فقط قیمت‌های بسته‌شدن یک بازه معاملاتی را نشان می‌دهد.  این نمودار از اتصال نقاط قیمت بسته‌شدن (close price) در هر روز تشکیل می‌شود و اطلاعات دیگری از دامنه نوسان معامله در یک بازه زمانی مثل قیمت‌های بالا، پایین و باز فراهم نمی‌کنند.

آموزش خصوصی فارکس

به‌خاطر این‌که قیمت بسته‌شدن مهم‌ترین قیمت در تغییرات سهام در نظر گرفته می‌شود در نمودار خطی اغلب از این قیمت برای ترسیم آن استفاده می‌کنند. هرچند در نرم‌افزارهای مختلف این موضوع می‌تواند قابل تنظیم باشد که با چه قیمتی نمودار ترسیم گردد؛ ولی در کل این موضوع مسئله مهمی نیست و بهتر است از پیش‌فرض نرم‌افزار استفاده کنیم.

نمودار خطی

نمودار میله‌ای

نمودار میله‌ای از خطوط عمودی ساخته می‌شود که قیمت‌های بالا (high price)، پایین (low price)، بسته‌شدن (close price) و باز شدن (open price) را در یک بازه زمانی نشان می‌دهد. قیمت باز و بسته با خطوط افقی بر روی خط عمودی نشان داده می‌شود. قیمت باز روی نمودار میله‌ای در سمت چپ و قیمت بسته در سمت راست مشخص می‌شود.

نمودار میله ای

اگر خط افقی قیمت باز، از خط افقی قیمت بسته پایین‌تر باشد، آن میله صعودی است و نشان می‌دهد سهم در آن بازه معاملاتی رشد کرده است. اگر خط افقی قیمت بسته، پایین‌تر از خط افقی قیمت باز باشد، یعنی ارزش سهام طی آن دوره افت کرده و میله‌ نزولی است.

نمودار میله ای

همان‌طور که در تصویر فوق می‌بینید میله دو حالت صعودی و نزولی دارد. تفاوت این دو حالت در محل باز شدن و بسته‌شدن آن هاست. در میله صعودی قیمت باز شده پایین و قیمت بسته شده بالا است ولی در میله نزولی قیمت باز شده بالا و قیمت بسته شده پایین است. وقتی میله قیمت در سمت راست قرار گیرد. OPEN بالاتر از CLOSE قرار می‌گیرد و این نشان می‌دهد که قیمت در پایان روز با کاهش همراه بوده است و این میله قیمت نزولی است.

نمودار کندلی

از نظر بسیاری از معامله گران، با این که نمودار میله‌ای  و کندلی هر دو نمودار OHLC هستند، در نمودار کندلی تحلیل‌گر قادر است به‌آسانی رابطه بین قیمت آغازین و پایانی و همچنین بالاترین و پایین‌ترین قیمت را بررسی و مقایسه کند و ظاهر ملموس‌تری نسبت به نمودار میله‌ای دارد.

نمودار کندلی نموداری مشابه نمودار میله‌ای است، اما شکل نمایش آن فرق دارد. نمودار کندلی خطوط باریک عمودی دارد که معامله در یک بازه زمانی را نشان می‌دهد. تفاوت این دو نمودار در تشکیل مستطیل پهن روی خط عمودی است که تفاوت بین باز و بسته‌شدن قیمت را نشان می‌دهد.

نمودار کندلی

نمودار کندلی با رنگ، جهت معامله را به شکل خوبی نمایش می‌دهد. نرم‌افزارها و تحلیلگران از رنگ‌های متفاوتی برای نمایش یک کندل صعودی و یا نزولی استفاده می‌کنند که با یک نگاه ساده می‌توانید تشخیص دهید کدام کندل صعودی و کدام نزولی است. وقتی قیمت سهام رشد می‌کند و قیمت بسته‌شدن بالای قیمت باز قرار می‌گیرد، کندل ما معمولاً سفید یا روشن خواهد بود. اگر سهام در آن کندل افت کند، این نمودار معمولاً قرمز یا سیاه می‌شود.

حمایت و مقاومت (Support & Resistance)

حمایت و مقاومت نقاط اتصال مهمی هستند که در آن‌ها نیروهای عرضه و تقاضا به هم می‌رسند. در بازارهای اقتصادی، قیمت‌ها توسط عرضه (به سمت پائین) و تقاضای (به سمت بالا) بیش از حد هدایت می‌شوند. عرضه با کاهش قیمت‌ها توسط فروشندگان و فروش بیشتر هم ردیف است؛ تقاضا با افزایش قیمت‌ها توسط خریداران هم‌ردیف است.

هرگاه تقاضا افزایش یابد قیمت‌ها بالا می‌روند و هرگاه عرضه افزایش یابد قیمت‌ها پائین می‌آیند. هنگامی‌که عرضه و تقاضا برابر هستند، قیمت‌ها نیز به‌کندی بالا و پایین می‌روند و روندی رِنج خواهیم داشت.

حمایت و مقاومت

حمایت چیست؟ حمایت سطحی از قیمت است که در آن تقاضا آن‌قدر قوی است که از سقوط بیشتر قیمت جلوگیری می‌کند. منطق حکم می‌کند هنگامی‌که قیمت به سمت سطح حمایت سقوط می‌کند و ارزان‌تر می‌شود، خریداران تمایل بیشتری به خرید و فروشندگان تمایل کمتری به فروش پیدا کنند.

زمانی که قیمت به سطح حمایت می‌رسد، تقاضا بر عرضه غلبه می‌کند و از سقوط قیمت به زیرسطح حمایت جلوگیری می‌کند. خط حمایت همیشه پایدار نمی‌ماند و شکسته‌شدن قیمت به زیر این خط نشان‌دهنده‌ی غلبه‌ی فروشندگان بر خریداران است. سقوط قیمت به زیر این سطح نشان‌دهنده یک تمایل جدید به فروش و یا انگیزه‌ی کمتر برای خرید است.

شکست خط حمایت و سطح‌های جدید قیمت نشان می‌دهد که فروشندگان توقعات خود را پائین آورده‌اند و حاضرند بازهم به قیمت‌های کمتری بفروشند. بعلاوه خریداران تا زمانی که قیمت‌ها به زیرخط حمایت و کمتر از سطوح قبلی سقوط نکند، وادار به خرید نخواهند شد. وقتی خط حمایت شکسته شود باید یک خط حمایت جدید در سطح پایین‌تری ایجاد شود.

محل ایجاد سطح حمایت کجاست؟ معمولاً سطوح حمایت پایین‌تر از قیمت جاری هستند، اما خریدوفروش اوراق بهادار نزدیک به سطح حمایت نیز غیرعادی نیست. تجزیه‌وتحلیل تکنیکال کلاسیک، یک علم دقیق نیست و گاهی اوقات تعیین سطح حمایت دقیق مشکل است. بعلاوه تغییرات قیمت ممکن است ناپایدار باشد و بعضی اوقات به زیرسطح حمایت سقوط کند. بعضی اوقات منطقی به نظر نمی‌رسد اگر به‌خاطر اینکه معامله با قیمت زیرسطح حمایت صورت‌گرفته است تصور کنیم که خط حمایت شکسته شده است. بدین دلیل برخی از سرمایه‌گذاران و معامله گران “منطقه حمایت” را تشکیل می‌دهند.

مقاومت چیست؟ مقاومت سطحی از قیمت است که در آن فروش آن‌قدر قوی است که از افزایش بیشتر قیمت جلوگیری می‌کند. منطق حکم می‌کند که هنگامی‌که قیمت به سمت سطح مقاومت بالا می‌رود، فروشندگان به فروش راغب‌تر شوند و خریداران تمایل کمتری به خرید پیدا کنند. اعتقاد بر این است که زمانی که قیمت به سطح مقاومت می‌رسد، عرضه بر تقاضا غلبه می‌کند و از افزایش قیمت به بالای سطح مقاومت جلوگیری می‌کند.

خط مقاومت همیشه پایدار نمی‌ماند و افزایش قیمت به بالای این خط نشان‌دهنده‌ی غلبه‌ی خریداران بر فروشندگان است. افزایش قیمت به بالای این سطح نشان‌دهنده‌ی یک تمایل جدید به خرید و/یا انگیزه‌ی کمتر برای فروش است. شکست خط مقاومت و اوج‌های جدید قیمت نشان می‌دهد که خریداران توقعات خود را بالا برده‌اند و حاضرند بازهم به قیمت‌های بیشتری بخرند. بعلاوه فروشندگان تا زمانی که قیمت‌ها به بالای خط مقاومت و بیش از اوج قبلی صعود نکنند وادار به فروش نخواهند شد. وقتی خط مقاومت شکسته شود باید یک خط مقاومت جدید در سطح بالاتری ایجاد شود.

نقاط پیوت (Pivot) چیست؟

نقاط پیوت یکی از شاخص‌های تحلیل تکنیکال کلاسیک است که استفاده معامله‌گران از آن‌ در تعیین روند کلی بازار در بازه‌های زمانی مختلف بسیار سودمند خواهد بود. این شاخص میانگین قیمت حداکثر و حداقل و قیمت پایانی یا بسته‌شدن روز معاملاتی قبل را نشان می‌دهند. باتوجه‌به مقدار این شاخص در معاملات روزانه، می‌توان روند قیمت بازار در روز بعد را تعیین کرد. روند صعودی و نزولی به ترتیب در معاملاتی بالاتر و پایین‌تر از این نقاط اتفاق می‌افتند.

نقاط پیوت

با استفاده از نقطه چرخش قیمت می‌توان سطوح حمایت و مقاومت را پیش‌بینی کرد. این شاخص‌ها به معامله‌گران اطلاعاتی جهت تعیین قیمت حمایت یا مقاومت ارائه می‌دهند. به عبارتی دیگر، با محاسبات مربوط به این سطوح آن‌ها می‌توانند نقطه توقف روند نزولی و روند صعودی قیمت‌ها را پیش‌بینی کنند. به‌این‌ترتیب، این شاخص‌ها نیز جهت تعیین یا تشخیص خط روند حرکت قیمت‌ها ابزار پرکاربردی به شمار می‌آیند.

کاربردهای نقطه چرخش قیمت در تحلیل تکنیکال کلاسیک

با استفاده از نقاط پیوت معامله‌گران می‌توانند روند و حرکات قیمت را در بازار تعیین کنند. بر اساس این شاخص می‌توان روند نزولی یا صعودی بازار را رصد کرد. به این معنا که با حرکت قیمت به زیر نقطه پیوت، روند نزولی و با جهش آن به بالای این شاخص، روند صعودی اتفاق می‌افتد.

از سوی دیگر، نقطه چرخش قیمت به‌عنوان شاخصی برای ورود و خروج از بازار نیز مهم تلقی می‌شود. معامله‌گران با استناد به این شاخص می‌توانند در مورد زمان ورود و خروج از بازار معاملاتی تصمیم‌گیری کنند. این موضوع با توجه‌ به استراتژی موردنظر هر معامله‌گر می‌تواند متفاوت باشد.

انواع پیوت از لحاظ قیمت

پیوت‌ها از لحاظ قیمت به دو دسته‌ پیوت سقف و پیوت کف تقسیم می‌شوند. پیوت سقف زمانی است که پس از یک افزایش قیمت، شاهد کاهش قیمت باشیم و پیوت کف زمانی شکل می‌گیرد که از یک کاهش قیمت، شاهد افزایش قیمت باشیم.

انواع پیوت

خط روند و انواع آن

احتمالاً از تحلیل‌گران یا معامله‌گران شنیده‌اید که “روند دوست شماست” یا “در جهت روند معامله کنید”. اما به‌درستی این روند چیست و چه تأثیری در معاملات دارد؟

روند در تحلیل تکنیکال کلاسیک به معنای رفتار قیمت است که شامل تمام افزایش و کاهش‌های قیمت می‌شود. به‌ بیان دیگر روند ساختار قیمت است که از برآیند صعود و نزول‌های قیمت ساخته می‌شود. در واقع زمانی که تغییرات افزایش یا کاهش قیمت در یک جهت شکل بگیرند، نظم خاصی در این تغییرات به وجود می‌آید که روند را تشکیل می‌دهد.

می‌توان گفت روندها در تحلیل تکنیکال کلاسیک نوعی خطوط حمایت و مقاومت هستند که به شکل افقی رسم نمی‌شوند. بلکه باتوجه‌به عرضه و تقاضای سهم، در قیمت‌های گوناگون، شکل مورب به خود می‌گیرند. خطوط روند هر چه افقی‌تر یا عمودی‌تر باشند، ناپایدارترند و هر چه شیب این خطوط به ۴۵ درجه نزدیک‌تر باشد، به‌سختی مسیر خود را تغییر می‌دهند.

روندها به سه نوع تقسیم می‌شوند:

۱- روند صعودی

زمانی که در نمودار تکنیکالی، قیمت، کف بالاتر از کف قبلی و سقف بالاتر از سقف قبلی می‌سازد، برآیند آن‌ها روند صعودی را شکل می‌دهد. در این حالت، قیمت نسبت به نقاطی واکنش نشان می‌دهد که با برخورد به آن نقاط به سمت بالا رشد می‌کند؛ بنابراین خط روند صعودی به‌عنوان یک حمایت عمل می‌کند. در روند صعودی، کف‌های بالاتر از کف قبلی و سقف‌های بالاتر از سقف قبلی است.

در روند صعودی بازار هر مرتبه سقف بالاتری نسبت به قبل می‌سازد. یعنی همان‌طور که فروشندگان انتظار دارند خریدهای قبلی خود را در قیمت‌های بالاتری بفروشند، خریداران جدید حاضرند در طی روند، سهم را در قیمت‌های بالاتری بخرند.

روند صعودی

۲- روند نزولی

روند نزولی در تحلیل تکنیکال کلاسیک یک نمودار زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت، سقف‌هایی پایین‌تر از سقف قبلی و کف‌هایی پایین‌تر از کف قبلی تشکیل بدهد. در اینجا خط روند نقاط سقف را به یکدیگر متصل می‌‌کند، به همین دلیل خط روند نزولی مشابه یک مقاومت مورب عمل می‌کند.

کف‌ها و سقف‌های پایین‌تر از کف و سقف قبلی.

ساختار روند نزولی. کف‌ها و سقف‌های پایین‌تر از کف و سقف قبلی.

روند نزولی

۳- روند خنثی

در روند خنثی، قیمت به سمت‌وسوی مشخصی نمی‌رود و نمی‌توان پیش‌بینی کرد که حرکت بعدی سهم، صعودی یا نزولی است. در این شرایط سهم بین دو حد حمایت و مقاومت در حرکت است و تنها می‌‌توان بین کف و سقف و با رضایت به کسب سود کمتر، معامله کرد.

روند خنثی

نحوه رسم خط روند

رسم یک خط روند در تحلیل تکنیکال کلاسیک به‌سادگی کشیدن یک خط مستقیم است که با متصل کردن نقاط چرخش قیمت‌ (مینیمم‌ها یا ماکزیمم‌ها) می‌توان جهت روند کلی بازار یا سهام را نشان داد. خط روند نقاط حمایت یا مقاومت قیمت سهام را به یکدیگر متصل می‌کند. در روند صعودی، از نقاط کف و در روند نزولی، از نقاط سقف برای ترسیم خط روند استفاده می‌شود؛ بنابراین خط روند صعودی یک حمایت و خط روند نزولی یک مقاومت در نمودار تکنیکالی است.

برای رسم خطوط روند از دو نقطه استفاده می‌کنیم، اما برای جلوگیری از خطا بهتر است خط روند سه‌نقطه را پوشش دهد، سپس آن را ادامه دهیم تا اعتبار خط روند ما ثابت شود. پس از انتخاب ابزار موردنظر، با کلیک روی پیوت کف در روند صعودی یا کلیک روی پیوت سقف در روند نزولی و امتداد دادن هرکدام، می‌توان به‌راحتی خط روند را ترسیم کرد.

روند صعودی

شکست خط روند در تحلیل تکنیکال کلاسیک

بهتر است بدانیم در تحلیل تکنیکال کلاسیک، هیچ خط روندی تا ابد ادامه نخواهد یافت. پس از این‌که خط روند اعتبار خود را از دست داد، آن را خواهد شکست و روند جدیدی را آغاز خواهد کرد. علت این اتفاق بنیادی است و باید به تحلیل بنیادی سهم مراجعه کرد. اما باید بدانید که نمودار سهم مایل است قیمت‌های متفاوت را تجربه کند.

شکست روند زمانی اتفاق می‌افتد که یک الگوی شمعی پرقدرت آن را به سمت بیرون خط شکسته، و در همان جا بسته شود. ضمناً باید بیشترین بدنه کندل بیرون خط روند باشد. پس از کندل شکست، نیاز به یک کندل تأییدیه از جنس کندل شکست داریم. گاهی شکست روند پرقدرت است و سریع پیش می‌رود. گاهی نیز شکست روند با پولبک همراه است و خط روندی که شکسته می‌شود، توسط قیمت برای بار آخر آزمون می‌شود. پس از آن روند جدید آغاز می‌شود.

معامله‌گری روی خط روند در تحلیل تکنیکال کلاسیک

صعود و نزول‌های پی‌در‌پی یک روند را شکل می‌دهند. برای خرید سهم در یک روند صعودی بهتر است از تشکیل کف روی خط روند صعودی اطمینان پیدا کنیم. در اینجا باید به الگوهای شمعی بازگشتی برای تشکیل دره و صعود قیمت توجه کرد. اما تنها مشاهده الگوی برگشتی کندلی کاملاً قابل‌اطمینان نیست و باید ابزارهای مختلفی برای اطمینان بیشتر به کار برد.

انواع بازارها

دو نوع بازار هنگام تعیین روندها، در تحلیل تکنیکال کلاسیک وجود دارد: بازار نوسانی یا رنج و بازار روند دار یا ترند. شناخت کافی از این نوع بازارها، می‌تواند در انجام معاملات بسیار مؤثر باشد.

بازار روند دار یا ترند

بازاری است که قیمت با نظم خاصی به سمت بالا یا پایین در حرکت است. در این بازار قیمت، هدف مشخصی دارد و معامله در این بازار راحت‌تر است. در بازار ترند یا روند دار، قیمت با تشکیل کف و سقف‌های منظم پیش می‌رود. در روند صعودی، قیمت کف و سقف‌های بالاتری از قبل می‌سازد و در روند نزولی سقف و کف‌ها پایین‌تر از روند قبل است. در بازار ترند قیمت به‌صورت پله‌ای و منظم در حال حرکت است و این حرکت می‌تواند به سمت بالا یا پایین باشد.

بازار رنج یا نوسانی

بازاری است که در آن قیمت هدف مشخصی ندارد و بین سطوح مشخصی به شکل افقی در حرکت است. در بازار رنج نظم خاصی بین سقف و کف قیمت وجود ندارد و بازار در حال نوسان بین قیمت‌های مشخص پیش می‌رود. دلیل تشکیل بازار نوسانی شاید نبود اطمینان کافی و سردرگمی سهام‌داران باشد.

ممکن است پول کافی برای به حرکت در‌آوردن سهم در بازار موجود نباشد یا سهام‌داران منتظر اخباری تازه از بازار یا شرکت مدنظر باشند تا پس از اطمینان، اقدام به خرید یا فروش سهم کنند. دلیل دیگر بازار رنج می‌‌تواند این باشد که بازار تاکنون روند دار بوده و حال وارد محدوده استراحت شده است. معامله در بازار رنج کمی مشکل است و باید با بررسی نقاط کف و سقف، به خرید و فروش‌های پی‌در‌پی و سودهای کم رضایت داد.

الگوهای کندل استیک

پیدایش الگوهای کندلی ژاپنی

در قرن هفدهم یک ژاپنی به نام مانهیسا هما دریافت که با استفاده از گذشته قیمت، می‌تواند حرکت‌های آتی قیمت را در بازار برنج پیش‌بینی کند و با استفاده از تکرار الگوهای قیمت و پیوستگی آن فقط با درنظرگرفتن این الگوها به ثروتی افسانه‌ای دست‌یافت. بعدها یافته‌های او پایه‌ ای در تحلیل تکنیکال کلاسیک شد و به آن الگوهای کندلی ژاپنی یا کندل استیک گفته می‌شود.

کندل شناسی

با توجه‌ به این‌که کندل استیک‌ها وضعیت بهتر و کامل‌تری از چارت به نمایش می‌گذارند، برای توضیح روان‌شناسی بازار کارایی بهتری دارند. نمودار میله‌ای نیز مانند کندل استیک‌ها هستند با این تفاوت که در کندل‌ها وضعیت گرافیکی و تحلیلی بهتری برای نمایش وجود دارد.

ساختار کندل

لزوم یادگیری کندل استیک

  • کندل استیک‌ها وضعیت بهتری از چارت را به نمایش می‌گذارند.
  • از مهم‌ترین ویژگی کندل استیک‌ها می‌توان به قیمت باز شدن، قیمت بسته‌شدن، بالاترین قیمت و پایین‌ترین قیمت اشاره کرد.
  • تحلیل کندلی (کندل استیک) با توجه‌ به ویژگی‌هایی که دارد در بحث روان‌شناسی بازار بسیار مورد توجه قرار گرفته است.

 

ساختار کندل‌ها

کندل شناسی به علم بررسی رفتار کندل‌ها گفته می‌شود. هر کندل از چهار سطح قیمت تشکیل می‌شود که این چهار سطح عبارت از O,H,L,C هستند و به ترتیب اشاره به نقاط باز شدن، بالاترین، پایین‌ترین و آخرین قیمت در طی یک کندل دارند.

کندل صعودی و نزولی

کندل صعودی

کندل صعودی، کندلی است که قیمت آخرین معامله، بیشتر از قیمت اولین معامله است. (رنگ آن معمولاً سفید، سبز، آبی هست)
در کندل صعودی شاهد افزایش قیمت هستیم، به طور مثال اگر سهامی با قیمت ۵۰ تومان خریداری شود در کندل صعودی قیمت آن نسبت به قیمت خرید افزایش پیدا می‌کند.منظر روان‌شناس کندل صعودی: جو خرید حاکم است و خریدار کنترل بازار را به دست گرفته است.

کندل نزولی

کندل نزولی، کندلی است که قیمت آخرین معامله کمتر از قیمت اولین معامله است. (رنگ آن معمولاً قرمز و مشکی هست).
در کندل نزولی شاهد کاهش قیمت هستیم، به طور مثال اگر سهامی با قیمت ۵۰ تومان خریداری شود در کندل نزولی قیمت آن نسبت به قیمت خرید کمتر شده و کاهش‌یافته است. منظر روان‌شناسی کندل نزولی: جوفروش حاکم است و فروشنده بازار را به دست گرفته است.

در مورد کندل‌ها چند شاخص داریم. در کندل صعودی Open پایین‌تر از Close قرار دارد و حجم بیشتر اردرهای خرید باعث افزایش قیمت و رشد آن شده است؛ ولی در کندل نزولی Open بالاتر از Close قرار دارد و حجم بیشتر اردرهای فروش باعث کاهش قیمت و افت آن شده است اندازه بدنه کندل احساسات و جهت غالب بازار را مشخص می‌کند.

تفسیر یک کندل

برای تفسیر یک کندل ابتدا مطابق آن را به ۳ قسمت مساوی تقسیم می‌کنیم. بسته‌شدن قیمت در دوره زمانی مربوط به کندل اهمیت زیادی در ترجمه زبان کندل دارد. بسته‌شدن کندل در ناحیه ۱ قدرتمندی خریداران، در ناحیه ۳ قدرتمندی فروشندگان و در ناحیه ۲ تقابل طرفین را نشان می‌دهد.

بسته شدن کندل

الگوهای کندلی به دلیل ساختار معنادار و لحظه‌ای رفتار قیمت، امکان تفسیر قیمت در هر کندل و احتمال تغییر روند یا ادامه آن را برای ما مهیا می‌کنند. کندل بهترین فرم برای درک رفتار قیمت است. مهم‌ترین نشانه‌های تغییر روند، ابتدا در الگوهای کندلی نمایان می‌شوند که به آن الگوهای تغییر روند می‌گویند و سایر نتیجه‌گیری‌های تغییر روند حکم تفسیر و تحلیل ما را دارند.

 دسته بندی الگوهای کندل استیک

الگوهای کندل استیک شامل سه دسته هستند:

  1. الگوهای تک کندلی
  2. الگوهای دو کندلی
  3. الگوهای سه کندلی

 انواع کندل و تفسیر آن‌ها

کندل بسته به سایز بدنه و سایه شامل چند نوع است:

کندل توپر با بدنه بلند: این کندل نشان‌دهنده رشد یا افت واضح در این دوره است و سایه‌های نه‌چندان بلند نشان می‌دهند که نوسان زیادی ندارد و اکثر معامله گران بسته به رنگ کندل بر رشد یا افت قیمت توافق دارند.

کندل توپر با بدنه کوچک و سایه‌های کوچک: این کندل نشان می‌دهد که رشد یا افت زیادی را شاهد نیستیم و بیشتر نشان‌دهنده خسته بودن یا استراحت قیمت است؛ سایه‌ها هم‌نشان می‌دهد که نوسان شدیدی حاکم نیست.

کندل بدون بدنه با سایه‌های کوچک: در این کندل سایه‌های کوچک نشان می‌دهد که هیچ روندی نداریم و نوسان زیادی هم نداشتیم پس با یک بازار آرام روبرو هستیم.

کندل بدون بدنه با سایه‌های بزرگ: این نوع کندل مثل کندل بدون بدنه با سایه‌های کوچک است؛ ولی نوسانات زیادی را در قیمت داشته و بازار نوسانی و سردرگم است. این طبقه‌بندی بر اساس سایز بدنه و سایه می‌تواند در تفسیر کندل و مرتبط کردن انواع آن به هم کمک زیادی به ما نماید.

الگوهای کندلی ژاپنی

می‌توانیم به‌صورت خلاصه بگوییم:

  • بدنه بزرگ‌تر = روند قوی‌تر
  • بدنه کوچک‌تر = روند کنونی ضعیف‌تر (قیمت در حال استراحت یا تغییر جهت)
  • سایه بزرگ‌تر = نوسان بیشتر، سردرگمی بیشتر
  • سایه کوچک‌تر = نوسان کمتر، سردرگمی کمتر

الگوهای قیمت بر اساس محل قرارگرفتن بدنه در سه ثلث کندل تعیین می‌شوند، پس محل قرارگرفتن بدنه در کندل مهم‌ترین نکته در ترجمه زبان کندل‌های تکی است؛ در نتیجه می‌توان گفت:

  • کندل توپر با بدنه بلند (بازار روند دار و قوی)
  • کندل توپر با بدنه کوچک و سایه‌های کوچ (کم‌شدن سرعت قیمت و ضعیف‌شدن روند)
  • کندل بدون بدنه با سایه‌های کوچ (بازار آرام و خسته و بدون نوسان)
  • کندل بدون بدنه با سایه‌های بزرگ (بازار پرنوسان و سردرگم)

عوامل مهم در زمان بررسی کندل‌ها

نکات روان‌شناسی کندل‌ها در زمان باز کردن یا بستن معامله و تحلیل کندل‌ها بسیار اهمیت دارد؛ در ادامه به بررسی چند عامل مؤثر بر قدرت کندل‌ها می‌پردازیم.

بررسی جایگاه کندل

برای تصمیم‌گیری درست باید جایگاه کندل را در روند مشخص کنیم، برای مثال در وسط روند نباید کندل‌ها را از مدل الگوهای برگشت‌پذیر بدانیم و از تحلیل کندل‌های این الگو استفاده کنیم، چرا که باعث تحلیل نا به جا و نادرست می‌شود.
بنابراین برای یک تحلیل درست باید الگوها در جایگاه واقعی خود بررسی شوند. برای نمونه از تحلیل در روندهای خنثی بپرهیزیم و فقط با کندل‌ها و به‌صورت مستقیم تحلیل تکنیکال کلاسیک خود را بنا نکنیم و خریدوفروش را صرفاً از آن‌ها انجام ندهیم، چرا که حتی حرفه‌ای‌ترین تحلیلگران هم با علم کامل کندل شناسی برای بررسی اعتبار دقیق به تحلیل‌های خطوط روند (حمایت و مقاومت) و الیوت و … علاوه بر کندل شناسی می‌پردازند.

زمان کندل‌ها

از تایم فریم‌های مختلف برای تحلیل خود استفاده کنید. الزاماً فقط تحلیل روزانه و یا ساعتی کندل بررسی نشود؛ بلکه تایم هفتگی و ماهانه نیز برای اعتبار و تحلیل دقیق‌تر بررسی شود. در کل باید بتوانیم قدرت عرضه و تقاضا را تفکیک کنیم و تشخیص دهیم.

ترکیب کندل‌ها

از الگوهای تک کندلی، دو کندلی و سه کندلی استفاده کنیم و بهترین تصمیم را از الگوهای تشکیل شده بگیریم.

استفاده از ابزار برای تحلیل کندل

از ابزارهای کمکی مانند فیبوناچی، خط روند حمایتی و یا مقاومتی، امواج الیوت، اندیکاتورها و… استفاده کنیم تا بهترین و دقیق‌ترین تصمیم و تحلیل را داشته باشیم.

بررسی اعتبار کندل

اعتبار دادن به کندل و تحلیل خود، مهم‌ترین قسمت تحلیل یک تحلیلگر حرفه‌ای است. البته این نکته را باید مدنظر قرارداد که تا زمانی که به تسلط کامل در تحلیل نرسیده‌ایم در مورد چارت و روند تصمیم نگیریم و در تمامی مراحل از مشاوره با اساتید چشم‌پوشی نکنیم، زمانی که به‌صورت کامل بر موضوعات تسلط پیدا کردیم دیگر تحلیل ما دارای اعتبار و اصالت خواهد بود. هرچند در آن موقع هم مشورت با دیگر تحلیلگران موجب بررسی بیشتر حیطه‌های انتخابی خواهد شد و باعث می‌شود که انتخاب هوشمندانه‌ای انجام بدهیم.

الگوهای کندل استیک

همان‌طور که گفته شده الگوهای تک کندلی دو کندلی، سه کندلی و چند کندلی داریم. در ادامه مهم‌ترین الگوهای کندل استیک را توضیح می‌دهیم.

 

الگوهای تک کندلی

الگوی چکش (الگوی هامر) Hammer

در انتهای یک روند نزولی تشکیل می‌شود از خصوصیات این الگو سایه پایینی بلند، سایه بالایی کوتاه (وجود نداشتن سایه بالایی) و بدنه‌ای حداکثر یک‌دوم سایه پایینی هست. در این الگو رنگ بدنه تفاوتی ندارد؛ اما بدنه صعودی (سفید) قدرت بیشتر این الگو را برای بازگشت روند نشان می‌دهد.

الگوی ستاره ثاقب (Shooting Star)

الگو تک کندلی ستاره ثاقب (Shooting Star) مانند الگوی چکش در انتهای یک روند نزولی تشکیل می‌شود. سایه بالایی بلند، سایه پایینی کوتاه و یا وجود نداشتن سایه پایینی و بدنه‌ای حداکثر یک‌دوم سایه بالایی از خصوصیات این الگو هست. در این الگو رنگ بدنه تفاوتی ندارد؛ اما بدنه صعودی (سفید) قدرت بیشتر این الگو را برای بازگشت روند نشان می‌دهد.

الگوی کمربند صعودی Bullish Belt Hold

این الگو در بازار بسیار نادر و مدلی از Opening Marubozu است. در روند نزولی قیمت آغازین این کندل با گپ (شکاف) روبه‌پایین باز می‌شود؛ اما در ادامه شاهد هیچ سایه پایینی نیستیم. قیمت از نقطه آغاز رو به‌ بالا حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را شاهد هستیم. اگر سایه و بدنه این الگو فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید می‌تواند نشانگر آغاز روند صعودی باشد.

الگوی کمربند نزولی Bearish Belt Hold

این الگو در روند صعودی اعتبار دارد و نشانه بازگشت به روند نزولی است. با گپ از بالا باز می‌شود و در ادامة بازار گپ پر می‌گردد. اگر قیمت از نیمة بدنة کندل قبل کمتر شود الگوی ابر تیره به وجود می‌آید که قوی‌تر است. همچنین نشان‌دهنده‌ی تمام شدن نیروی خریداران است و اصولاً در بالا سایه ندارد یا خیلی کوچک است.

 الگوهای دو کندلی

الگو پوشا صعودی

این الگو (پوشاننده صعودی) شامل دو کندل با رنگ‌های متفاوت است که در انتهای روند نزولی تشکیل می‌شود. کل بدنه سفید (صعودی) کندل دوم، بدنه کندل اول مشکی (نزولی) را پوشش می‌دهد. اندازه سایه‌ها در این دو کندل اهمیتی ندارد. ایجاد شکاف (گپ) بین نقطه پایان کندل اول و نقطه آغاز کندل دوم اهمیت بیشتری به این الگو برای آغاز روند صعودی می‌دهد.

الگو دو کندلی پوشا نزولی

این الگو (پوشاننده نزولی) شامل دو کندل با رنگ‌های متفاوت است که در انتهای روند صعودی تشکیل می‌شود. کل بدنه مشکی (نزولی) کندل دوم، بدنه کندل اول سفید (صعودی) را پوشش می‌دهد. اندازه سایه‌ها در این دو کندل اهمیتی ندارد. ایجاد شکاف (گپ) بین نقطه پایان کندل اول و نقطه آغاز کندل دوم اهمیت بیشتری به این الگو برای آغاز روند نزولی می‌دهد. Tweezers Top الگوی انبرک بالایی مانند الگوی قبلی شامل دو کندل با رنگ‌های متفاوت هست. با این تفاوت که ابتدا کندلی صعودی (سفید) با بدنه بزرگ تشکیل می‌شود

این کندل فاقد سایه یا با سایه‌های کوچک هست. کندل دوم در دل محدوده قیمت کندل اول به شکل ستاره (داجی) یا چکش تشکیل می‌شود. برای اهمیت بیشتر تغییر روند از صعودی به نزولی در این الگو، خارج نشدن سایه‌های کندل دوم از کندل اول مهم هست.

پوشای ابر سیاه Dark Cloud Cover

در الگو پوشای ابر مشکی شاهد دو کندل با رنگ‌های متفاوت هستیم در کندل اول بدنه سفید (صعودی) و کندل دوم بدنه‌ای مشکی (نزولی) با نقطه پایانی بالاتر از نقطه آغازین کندل قبلی می‌بینیم و نقطه آغاز کندل دوم با شکافی صعودی نسبت به پایان کندل اول شروع شده است. این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل شده و نمایشگر آغاز روند نزولی هست.

الگوهای سه کندلی

 الگوی ستاره صبحگاهی Morning Star

الگوی ستاره صبحگاهی از مجموع سه کندل در انتهای روند نزولی تشکیل می‌شود کندل اول نزولی و پرقدرت، کندل دوم با شکاف (گپ) نزولی آغاز شده و بدنه آن می‌تواند نزولی یا صعودی باشد؛ ولی در غالب موارد بدنه و سایه‌های بزرگی ندارد و کندل سوم یک کندل صعودی است که آغاز آن با شکاف (گپ) صعودی نسبت به کندل دوم آغاز شده است. این سه کندل اخطار روند صعودی را در انتهای روند نزولی اعلام می‌نمایند.

ستاره عصرگاهی (شامگاهی)

این الگو دقیقاً خلاف الگوی ستاره صبحگاهی است، وجود گپ بین کندل‌ها و همچنین قدرت کندل اول و سوم از نکات حائز اهمیت است.

 الگوی سه سرباز سفید Three White Soldiers

الگوی سه مکعب سفید از سه کندل صعودی با بدنه‌های توخالی و صعودی قوی تشکیل شده است. سایه‌ها غالباً کوتاه و ایجاد شکاف نزولی بین کندل اول، دوم و شکاف نزولی بین کندل دوم و سوم وجود دارد. با بسته‌شدن کندل سوم اخطار قوی تغییر روند از نزولی به صعودی ایجاد می‌شود. اصول استفاده از الگوهای برگشتی Bearish Reversals الگوهای بریش Bearish تشکیل شده از یک، دو یا سه کندل در انتهای روند صعودی هستند و علامتی برای تغییر جهت روند از صعودی به نزولی هستند در ادامه به ترتیب الگوهای تک و ترکیبی نزولی (بیریش) را مشاهده می‌کنیم.

الگوی ستاره عصرگاهی Evening Star

از مجموع سه کندل در انتهای روند صعودی تشکیل می‌شود کندل اول صعودی و پرقدرت، کندل دوم با شکاف (گپ) صعودی آغاز شده و بدنه آن می‌تواند نزولی یا صعودی باشد؛ ولی در غالب موارد بدنه و سایه‌های بزرگی ندارد و کندل سوم یک کندل نزولی است که آغاز آن با شکاف (گپ) نزولی نسبت به کندل دوم آغاز شده است. این سه کندل اخطار روند نزولی را در انتهای روند صعودی اعلام می‌نمایند.

الگو سه سرباز سیاه

الگوی سه سرباز مشکی از سه کندل نزولی با بدنه‌های توپر و نزولی قوی تشکیل شده است. سایه‌ها غالباً کوتاه و ایجاد شکاف صعودی بین کندل اول، دوم و شکاف صعودی بین کندل دوم و سوم وجود دارد. با بسته‌شدن کندل سوم اخطار قوی تغییر روند از صعودی به نزولی ایجاد می‌شود.

انواع الگوهای عمومی قیمت در تحلیل تکنیکال کلاسیک

در تحلیل تکنیکال کلاسیک، تغییر روند بازار از حالت صعودی به نزولی و یا بالعکس، توسط الگوهای قیمتی نشان داده می‌شوند. طبق تعریف، یک الگوی قیمتی، شکلی مشخص از حرکات قیمت است که از طریق یک سری از خطوط روند و یا منحنی‌های شکل‌گرفته، تشخیص داده می‌شود.

زمانی که یک الگوی قیمتی، سیگنالی در خصوص تغییر جهت روند صادر می‌کند، از آن الگو تحت عنوان یک الگوی برگشتی (reversal pattern) یاد می‌کنیم؛ اما یک الگوی ادامه‌دهنده (continuation price pattern) زمانی رخ می‌دهد که روند در حین شکل‌گیری این الگو مدتی استراحت کرده، و سپس به حرکت در جهت قبلی خود بپردازد. تحلیل گران تکنیکال از الگوهای قیمتی برای بررسی حرکات کنونی قیمت و پیش‌بینی حرکات بازار در آینده استفاده می‌کنند.

با این تفاسیر الگوها به دو دسته ادامه‌دهنده و بازگشتی تقسیم می‌شوند که در زیر به بررسی آن‌ها می‌پردازیم.

الگوهای بازگشتی تحلیل تکنیکال کلاسیک

مهم‌ترین الگوهای بازگشتی شامل ۱- الگو سروشانه و ۲- الگو دوقلو است. در ادامه به توضیح هر دو مورد می‌پردازیم.

الگوی سر و شانه سقف

این الگو در پایان یک روند صعودی تشکیل می‌شود و زمانی کامل می‌شود که خط گردن (neck line) آن شکسته شود و باعث بازگشت روند می‌شود.

الگوی سر و شانه کف

این الگو در پایان یک روند نزولی تشکیل می‌شود و زمانی کامل می‌شود که خط گردن (neck line) آن شکسته شود و باعث بازگشت روند می‌شود.

نکته: هر چقدر شانه‌ها و سر متناسب و شکیل باشند این الگو ایده‌آل‌تر است.

نکته: این الگو می‌تواند به اشکالی مثل دو سر و شانه و یا یک سر و دو شانه هم شکل بگیرد که کمتر اتفاق می‌افتد.

الگوی سقف دوقلو (Double top)

الگو سقف دوقلو  در انتهای یک روند صعودی شکل می‌گیرد و با شکست خط گردن کامل می‌شود و باعث بازگشت روند به نزولی می‌گردد.

نکته: الگوی کف و سقف دوقلو می‌تواند به سه‌قلو هم تبدیل شود که به آن سه بودا نیز گفته می‌شود و الگوی قوی‌ای است.

الگوی کف دوقلو (Double bottom)

این الگو در انتهای یک روند نزولی شکل می‌گیرد و با شکست خط گردن کامل می‌شود و باعث بازگشت روند به صعودی می‌گردد.

نکته: کف‌ها حدوداً در یک راستا باشند به صورتی که چشمی بتوان تشخیص داد.

نکته: این الگو پرتکرار و ساده است و در عین سادگی جواب هم می‌دهد.

الگوی کف سه‌قلو

الگوی بازگشتی سه‌قلو، تقریباً می‌توان گفت همان دوقلو است؛ اما قدرت شکست مقاومت (حمایت) را نداشته و قیمت برگشته و دفعه بعدی توانسته مقاومت (حمایت) را بشکند.

الگوهای ادامه‌دهنده

تحلیل تکنیکال کلاسیک مهم‌ترین الگوهای ادامه‌دهنده شامل مثلث متقارن، مثلث افزایشی، مثلث کاهشی، کنج، پرچم و مستطیل است. در ادامه به توضیح هر دو مورد می‌پردازیم.

الگوی کانال یا مستطیل

تحلیل تکنیکال کلاسیک الگوی کانال یا مستطیل به سه دسته کانال صعودی و نزولی و رنج تقسیم می‌شود. بعضی اوقات روند قیمت بین دو خط موازی شکل می‌گیرد. در کانال صعودی و نزولی ابتدا خط روند اصلی را می‌کشیم و سپس یک خط به‌موازات خط روند رسم می‌کنیم که تمام قیمت‌های بالا و پایین را در برمی‌گیرد.

اگر در کانال صعودی، کف کانال شکسته شود احتمال تغییر روند داریم و این موضوع در قبال سقف کانال نزولی هم صدق می‌کند. در کانال رنج نمودار قیمتی بین دو خط یا محدوده حمایت و مقاومت بالا و پایین می‌رود و از هر سمت که کانال را بشکند روند پیدا می‌کند.

نکته: در کانال حداقل دو برخورد به سقف و دو برخورد به کف بیس داشته باشیم.

الگوهای مثلث

در تحلیل تکنیکال کلاسیک تمام الگوهای مثلث ادامه‌دهنده روند قبلی هستند؛ ولی اگر در خلاف جهت روند از مثلث بیرون بزنند بازگشتی می‌شوند.

مثلث متقارن: درتحلیل تکنیکال کلاسیک، یک مثلث متقارن هنگامی اتفاق می‌افتد که حرکات صعودی و نزولی در طول زمان به ناحیه‌ای کوچک‌تر و کوچک‌تر محدود می‌شود دو حداقل تعداد برخورد دو تا در سقف و دو تا در کف.

مثلث صعودی Ascending triangle: یک مثلث صعودی با نوساناتی که در سقف، به یک سطح قیمت مشابه می‌رسند تشکیل می‌شود؛ یعنی سقف ثابت و کف‌ها در حال افزایش.

مثلث نزولی Descending triangle: در تحلیل تکنیکال کلاسیک، یک مثلث نزولی از نوسانات رو به بالای پایین‌تر و نوسانات رو پایینی که به یک سطح قیمت مشابه می‌رسند تشکیل می‌شود. به عبارت ساده‌تر کف ثابت و سقف‌ها کاهش پیدا می‌کنند.

الگوی پرچم

در تحلیل تکنیکال کلاسیک، ما دو حالت الگو پرچم داریم. الگو پرچم مثلثی و الگو پرچم مستطیلی که در ادامه هر دو را توضیح می‌دهیم.

پرچم صعودی bullish flag: در تحلیل تکنیکال کلاسیک، الگوی پرچم صعودی در اواسط روند صعودی تشکیل می‌شود و با تکمیل‌شدن الگو روند ادامه پیدا می‌کند. تقریباً شبیه به یک کانال است که شیبی خلاف حرکت اصلی قبل از خود دارد. درواقع نوعی اصلاح و جذب انرژی برای حرکت در جهت قبلی است. معمولاً این الگو به دلیل تسویه سفارش‌ها افرادی که در سود بوده‌اند ایجاد می‌شود و حداقل دو برخورد در سقف و دو برخورد در کف باید داشته باشد و نکته این‌که کوتاه‌مدت است.

پرچم نزولی Bearish flag: این الگو هم کاملاً مشخصات پرچم صعودی را دارد، با این تفاوت که در میانه روند نزولی شکل می‌گیرد.

الگوی فنجان و دسته (Cup and handle)

در تحلیل تکنیکال کلاسیک، الگو فنجان و دسته ادامه‌دهنده بوده و در اواسط روند تشکیل می‌شود.

نکته: به گفته ویلیام اونیل این الگو می‌تواند حدود ۷ هفته (کوتاه‌مدت) و حدود ۶۵ هفته (بلندمدت) تشکیل شود.

نکته: دقت کنید که فنجان به شکل U باشد V شکل نباشد.

جمع بندی

در این مقاله به بررسی عوامل مهم و پایه‌ای تحلیل تکنیکال کلاسیک پرداختیم. همیار کریپتو یک مجموعه آموزشی بازارهای مالی است که تمامی مطالب آموزشی را همیشه آپدیت و به‌روز به دانشجویان خود ارائه می‌دهد.

امروزه بازار ارزهای دیجیتال بسیار داغ و پرطرفدار شده و اکثر مردم به فکر خرید و فروش در این بازار هستند. اما همه افراد علم و تجربه کافی برای خرید و فروش یا وقت کافی برای تحلیل ندارند و باید از دانش و مهارت متخصصان این حوزه استفاده کنند.

سوالات متداول

بهترین حالت نمودار برای تحلیل تکنیکال کلاسیک چیست؟ چرا؟

بهترین حالت نمودار، نمودار های کندلی (شمعی ژاپنی) هستند علت این امر نیز این است که نمودار های کندلی اطلاعات کاملی نسبت به نمودار ارائه می دهند که در دیگر نمودار ها مثل خطی وجود ندارد. علاوه بر این موضوع بر اساس تحلیل حالت های کندل ها می توان به دیدگاه و نظر معامله گران درباره آینده بازار نیز پی برد که برای کسب دانش کامل تحلیل کندل ها می‌توانید ویدیو های اموزش تحلیل تکنیکال را مشاهده کنید.

تحلیل کندل ها در چه محل هایی مورد استفاده قرار می گیرد؟

در کلیه بخش های نمودار می توان کندل هارا تحلیل نمود اما بی نتیجه می باشد و برای کسب بهترین نتیجه باید کندل ها را در اطراف محدوده های حمایت مقاومت مهم بررسی کرده تا نتایج حاصل از تحلیل کندل ها جذاب تر و سود ساز تر باشند.

اندیکاتور ها چه کاربردی دارند؟ آیا تمامی اندیکاتور ها تاخیری هستند؟

اندیکاتور ها ابزار های کمکی به تحلیل و بررسی بازار های مالی بوده که کمک شایانی به معامله گران برای تحلیل اینده بازار های مالی می کنند و برای اینکه تاخیر نداشته باشند بهتر است به دایورجنس های آنها توجه شود.

بهترین راه برای رسم محدوده های حمایت و مقاومت چیست؟

بهترین راه برای رسم این محدوده ها این است که نمودار را ZOOM OUT کرده یا به اصطلاح کوچک نمایید و سپس بهترین محدوده ها با بیشترین برخورد را رسم نمایید و هرگز محدوده های که کوچک و کم اعتبار می باشند را رسم نکنیم.

الگوی سر و شانه چه تاثیری در روند قیمت نماد دارد؟

هنگامی‌ که نمادی در مسیر صعودی قرار دارد، هنگام تشکیل این الگو ،‌ تغییر مسیر داده و به سمت پایین حرکت می‌کند. عکس این موضوع نیز صادق است.

تفاوت الگوی دوقلو و سه قلو چیست؟

الگو سه‌قلو همانند الگوی سقف دوقلو یک الگوی برگشتی بوده و فقط به‌جای دوقلو به سه‌قلو تبدیل می‌شود. به بیان دیگر به‌جای «دو سقف یا کف» به «سه سقف یا کف» تبدیل می‌شود. این الگو برای حالت برعکس یعنی کف سه‌قلو نیز صادق است.

الگوی فنجان و دسته (CUP) چه کاربردی دارد؟

این الگو برای ادامه روند در مسیر صعودی استفاده می‌شود. به‌نوعی كه سهم وارد كاپ شده و اگر از آن خارج شود، به‌اندازه قعر الگو رشد خواهد کرد.

آیا با استفاده از الگوهای کلاسیک میتوانیم ترید کنیم؟

برای اینکه بتوانید در بازارهای مالی ترید کنید حتماً در کنار یادگیری الگوهای معاملاتی مثل الگوهای کلاسیک و الگوهای کندلی باید از یک سبک معتبر ترید استفاده کنید.

بهترین سبک معاملاتی برای استفاده از الگوهای تحلیل تکنیکال چیست؟

برای دوستان کلاسیک کار، بهترین سبک معاملاتی پرایس اکشن کلاسیک است. اگر دنبال بهترین و کامل‌ ترین دوره آموزش پرایس اکشن کلاسیک هستید دوره پرایس اکشن البروکس را پیشنهاد میکنیم.

چرا باید الگوهای معاملاتی تحلیل تکنیکال را یاد بگیریم؟

برای دوستانی که تازه می‌خواهند وارد بازارهای مالی شوند، از بهترین و سریع‌ترین راه‌ها استفاده از الگوهای معاملاتی کلاسیک و تحلیل تکنیکال است.

آیا یادگیری الگوهای تکنیکال کافیست؟

برای این‌که به یک تریدر سطح بالا تبدیل شوید فقط نباید از الگوهای معاملاتی استفاده کنید. در کنار یادگیری الگوهای معاملاتی مثل الگوهای کلاسیک و الگوهای کندلی حتماً باید از یک سبک معاملاتی استفاده کنید.

الگوی مثلث صعودی (ascending triangle) چیست ؟

الگوی مثلث صعودی نشان دهنده یک الگوی صعودی ادامه دار است که نشان می دهد بازار به روند صعودی خود ادامه می دهد و معامله گران می توانند جفت ارز بیشتری خریداری کنند.

الگوی مثلث نزولی (descending triangle) چیست ؟

مثلث نزولی نشان دهنده الگوی تداوم بازار نزولی است و به این معنی است که بازار فارکس به روند نزولی فعلی ادامه خواهد داد و معامله‌گران باید جفت ارز را بفروشند تا از ضرر جلوگیری کنند.

الگوی نمودار مستطیل چیست ؟

مستطیل یک الگوی نموداری است و زمانی تشکیل می‌شود که قیمت توسط سطوح حمایت و مقاومت موازی محدود شود.

نوشته های مشابه

‫12 دیدگاه ها

  1. تشکر از تیم همیار کریپتو بابت مقاله بسیار عالی در خصوص اموزش تکنیکال

  2. درود بر شما استاد عزیز
    این مقاله کامل و عالیی هست
    ممنون و سپاس بیکران🙏🙏🌹🌹

  3. باسلام تشکراز تیم همیار کریپتو بابت مقاله بسیار خوبتون

  4. سلام علیکم
    جامع کامل ساده و روان
    به نظرم همیار کریپتو میتونه بهترین مقصد برای ۲گروه باشه
    ۱.کسانی که میخوان از صفر شروع کنم
    ۲.کسانی که مثل من وقت و هزینه زیادی رو در مراکز دیگه پرداخت کردیم و هیچ سودی نبردیم.

  5. با سلام مطلب کوتاه اما جامعی بود . جای تشکر دارد . فقط نمی دانم چرا اشتباهات تایپی زیادی دارد .
    مثلا داخل تصاویر مربوط به روند صعودی و نزولی ، توضیحات تکراری و اشتباه هم نوشته شده است . نوشته مشابه داخل دو روند صعودی و نزولی ، عجیب به نظر می رسد .

  6. سلام
    ممنون از تیم همیار کریپتو و مخصوصاً جناب آقای حسن زاده
    مقاله بسیار جامع و کامل و ارزنده‌ای بود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا