آموزش تحلیل تکنیکال کلاسیک+آموزش ویدئویی

در بازارهای مالی تحلیل تکنیکال نقش مهمی دارد و در تحلیل تکنیکال روشهای مختلفی برای تحلیل چارتهای قیمتی وجود دارد. یکی از این روشها تحلیل تکنیکال کلاسیک است در این مقاله تیم همیار کریپتو به طور کامل و رایگان به آموزش تحلیل تکنیکال کلاسیک چه به صورت ویدئوی و تصویری میپردازد.حتما ویدئو های این مقاله را به ترتیب ببینید.
تعریف تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال عبارت از علم بررسی نمودار قیمت – زمان است. تحلیل تکنیکال به معنی بررسی گذشته نمودار داراییها و سپس پیشبینی آینده آنها نهایتاً تصمیمگیری در لحظه حال است. تحلیل تکنیکال کلاسیک به معنی کشف و جستجوی مجموعهای از الگوها، اشکال هندسی، فرمولها و روابط ریاضی است بهگونهای که بتوان بر مبنای آنها رفتارهای مشخص و پیشبینیپذیری را از قیمت انتظار داشت.
تحلیل تکنیکال دو اصل اساسی دارد:
۱- همه چیز در قیمت نهفته است. (یعنی کلیه اطلاعات موردنیاز درون نمودار قیمت – زمان موجود است)
۲- اصل استقرای ریاضی: یعنی هر رخدادی که قبلاً بارهاوبارها اتفاق افتاده و عیناً تکرار شده است احتمال اینکه از این به بعد نیز کماکان رخ بدهد وجود خواهد داشت
نکته: تمامی قوانین تحلیل تکنیکال کلاسیک همگی از نوع قوانین آمار و احتمالی هستند و هیچ قانون ۰ یا ۱۰۰ درصد در بازار وجود ندارد.
نمودارهای قیمت در تحلیل تکنیکال کلاسیک
سه نوع اصلی نمودار وجود دارد که افراد سرمایهگذار و معامله گر، بسته به اطلاعاتی که در پی آن هستند یا بسته به سطوح مهارت فردیشان مورد استفاده قرار میدهند. این نمودارها شامل نمودار خطی، نمودار میلهای، نمودار کندلی)کندل استیک( هستند. قبل از آشنایی با انواع نمودار لازم است با نمودارهای OHLC نیز آشنا شویم.
نمودارهای OHLC در تحلیل تکنیکال کلاسیک
محتوای این مقاله
- نمودارهای OHLC در تحلیل تکنیکال کلاسیک
- نمودار خطی
- نمودار میلهای
- نمونه نمودار میلهای
- نمودار کندلی
- الگوهای کندل استیک
- ۱- پیدایش الگوهای کندلی ژاپنی
- ۲- کندل شناسی
- لزوم یادگیری کندل استیک
- الگوهای بازگشتی تحلیل تکنیکال کلاسیک
- الگوی سر و شانه سقف:
- الگوی سر و شانه کف
- الگوی سقف دوقلو:
- باید دقت کرد که الک. بازگشتی سهقلو هم وجود دارد که تقریباً میتوان گفت همان دوقلو بوده؛ اما قدرت شکست مقاومت (حمایت) را نداشته و قیمت برگشته و دفعه بعدی توانسته مقاومت (حمایت) را بشکند.
- الگوهای ادامهدهنده
- الگوی کانال یا مستطیل
- الگوهای مثلث
- الگوی پرچم
- الگوی فنجان و دسته:
- جمع بندی
- سوالات متداول
نمودارهای (OHLC) نمودارهایی هستند که چهار قیمت در آنها نمایش داده میشود، قیمت باز (OPEN)، قیمت بسته (CLOSE) و قیمت بالا (HIGH) و قیمت پایین (LOW) ا را که نمودارهای خطی فاقد آن هستند در اختیار ما قرار میدهند.
قیمت باز (OPEN)
اولین قیمتی که در یک بازه معاملاتی معامله صورت میگیرد
قیمت بسته (CLOSE)
آخرین قیمتی است که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معاملهای صورتگرفته است.
قیمت بالا (HIGH)
بیشترین قیمتی است که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معاملهای صورتگرفته است.
قیمت پایین (LOW)
کمترین قیمتی است که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معاملهای صورتگرفته است.
نمودار خطی
سادهترین نوع این چهار نمودار، نمودار خطی است، زیرا فقط قیمتهای بستهشدن یک بازه معاملاتی را نشان میدهد؛ مثلاً قیمت بستهشدن (close price) در یک روز یک نقطه از نمودار خطی را برای ما میسازد و این خط، با اتصال قیمتهای بستهشدن ایجاد میشود. نمودارهای خطی اطلاعات دیگری از دامنه نوسان معامله در یک بازه زمانی مثل قیمتهای بالا، پایین و باز فراهم نمیکنند.
بهخاطر اینکه قیمت بستهشدن مهمترین قیمت در تغییرات سهام در نظر گرفته میشود در نمودار خطی اغلب از این قیمت برای ترسیم آن استفاده میکنند. هرچند در نرمافزارهای مختلف این موضوع میتواند قابل تنظیم باشد که با چه قیمتی نمودار ترسیم گردد؛ ولی در کل این موضوع مسئله مهمی نیست و بهتر است از پیشفرض نرمافزار استفاده کنیم.
نمودار میلهای
نمودار میلهای روی نمودار خطی با افزودن اطلاعات اساسیتر مختلف به هر نقطه داده، اضافه میشود. نمودار از یک سری خطوط عمودی ساخته میشود که هر نقطه داده را نمایش میدهد. این خط عمودی قیمتهای بالا (high price) و پایین (low price) در بازه معاملاتی را همراه با قیمت بستهشدن (close price) و باز شدن (open price) نشان میدهد. قیمت باز و بسته روی خط عمودی با خط تیره افقی نشان داده میشود. قیمت باز روی نمودار میلهای با خط تیرهای نشان داده میشود که در سمت چپ میله عمودی قرار دارد. برعکس، قیمت بسته با خط تیره در سمت راست مشخص میشود.
اگر خط تیره چپ (باز) پایینتر از خط تیره راست (بسته) باشد، پس آن میله صعودی است که نشان میدهد سهم در آن بازه معاملاتی رشد کرده است. میلهای که علامت نزولی باشد ارزش سهام آن طی آن دوره افت کرده است. وقتی این اتفاق بیفتد، خط تیره روی طرف راست (بسته) پایینتر از خط تیره سمت چپ (باز) هست.
در ادامه میله صعودی و نزولی را مشاهده میکنیم.
همانطور که در تصویر فوق میبینید میله ما دو حالت صعودی و نزولی دارد تفاوت در این دو حالت در محل باز شدن و بستهشدن است در میله صعودی قیمت پایین باز شده و بالا بسته شده است؛ ولی در میله نزولی قیمت بالا باز شده و پایین بسته شده است. وقتی میله قیمت در سمت راست قرار گیرد. OPEN بالاتر از CLOSE قرار میگیرد و این نشان میدهد که قیمت در پایان روز با کاهش همراه بوده است و این میله قیمت نزولی است.
نمونه نمودار میلهای
نمودار کندلی
از نظر بسیاری از معامله گران، نمودار کندلی در مقایسه با نمودار میلهای باوجوداینکه هر دو نمودار OHLC هستند. (از نظر بصری جالبتر و تفسیر آن آسانتر است. هرکدام از کندلها تصاویری مربوط به حرکات قیمت ارائه میدهند که رمزگشایی آنها در نمودار آسان است. در نمودار کندلی تحلیلگر قادر است بهآسانی رابطه بین قیمت آغازین و پایانی و همچنین بالاترین و پایینترین قیمت را بررسی و مقایسه کند و ظاهر ملموستری نسبت به نمودار میلهای دارد.
نمودار کندلی نموداری مشابه نمودار میلهای است، اما شکل نمایش آن فرق دارد. مشابه با نمودار میلهای، نمودار کندلی نیز خط باریک عمدی دارد که بازه معامله در دوره را نشان میدهد. تفاوت در تشکیل مستطیل پهن روی خط عمودی است که تفاوت بین باز و بستهشدن قیمت را نشان میدهد. نمودار کندلی با رنگ جهت معامله را به شکل خوبی نمایش میدهد.
نرمافزارها و تحلیلگران رنگهای برای نمایش یک کندل صعودی و یا نزولی از رنگهای متفاوتی استفاده میکنند که البته با یک نگاه ساده شما میتوانید این موضوع را تشخیص دهید که کدام کندل صعودی و کدام نزولی است. وقتی قیمت سهام رشد میکند و قیمت بستهشدن بالای قیمت باز قرار میگیرد، کندل ما معمولاً سفید یا روشن خواهد بود. اگر سهام در آن کندل افت کند، این نمودار معمولاً قرمز یا سیاه میشود.
حمایت و مقاومت (Support & Resistance)
حمایت و مقاومت ارائهدهندهی نقاط اتصال کلیدی و مهمی هستند که در آنها نیروهای عرضه و تقاضا به هم میرسند. در بازارهای اقتصادی، قیمتها توسط عرضه (به سمت پائین) و تقاضای (به سمت بالا) بیش از حد هدایت میشوند. عرضه با کاهش قیمتها توسط فروشندگان و فروش بیشتر هم ردیف است؛ تقاضا با افزایش قیمتها توسط خریداران همردیف است.
این عبارات به طور متناوب در این مقاله یا مقالات دیگر بکار میروند. هرگاه تقاضا افزایش یابد قیمتها بالا میروند و هرگاه عرضه افزایش یابد قیمتها پائین میآیند. هنگامیکه عرضه و تقاضا برابر هستند، قیمتها نیز همگام با مبارزهی کند خریداران و فروشندگان بهکندی بالا و پایین میروند و روندی رِنج خواهیم داشت.
حمایت چیست؟
حمایت سطحی از قیمت است که تصور میشود در آن تقاضا آنقدر قوی است که از سقوط بیشتر قیمت جلوگیری میکند. منطق حکم میکند که هنگامیکه قیمت به سمت سطح حمایت سقوط میکند و ارزانتر میشود، خریداران به خرید راغبتر شوند و فروشندگان تمایل کمتری به فروش پیدا کنند.
اعتقاد بر این است که زمانی که قیمت به سطح حمایت میرسد، تقاضا بر عرضه غلبه میکند و از سقوط قیمت به زیرسطح حمایت جلوگیری میکند. خط حمایت همیشه پایدار نمیماند و شکستهشدن قیمت به زیر این خط نشاندهندهی غلبهی فروشندگان بر خریداران است. سقوط قیمت به زیر این سطح نشاندهنده یک تمایل جدید به فروش و/یا انگیزهی کمتر برای خرید است.
شکست خط حمایت و سطحهای جدید قیمت نشان میدهد که فروشندگان توقعات خود را پائین آوردهاند و حاضرند بازهم به قیمتهای کمتری بفروشند. بعلاوه خریداران تا زمانی که قیمتها به زیرخط حمایت و کمتر از سطوح قبلی سقوط نکند، وادار به خرید نخواهند شد. وقتی خط حمایت شکسته شود باید یک خط حمایت جدید در سطح پایینتری ایجاد شود.
سطح حمایت کجا ایجاد میشود؟
معمولاً سطوح حمایت پایینتر از قیمت جاری هستند، اما خریدوفروش اوراق بهادار نزدیک به سطح حمایت نیز غیرعادی نیست. تجزیهوتحلیل تکنیکال کلاسیک، یک علم دقیق نیست و گاهی اوقات تعیین سطح حمایت دقیق مشکل است. بعلاوه تغییرات قیمت ممکن است ناپایدار باشد و بعضی اوقات به زیرسطح حمایت سقوط کند. بعضی اوقات منطقی به نظر نمیرسد اگر بهخاطر اینکه معامله با قیمت زیرسطح حمایت صورتگرفته است تصور کنیم که خط حمایت شکسته شده است. بدین دلیل برخی از سرمایهگذاران و معامله گران “منطقه حمایت” را تشکیل میدهند.
مقاومت چیست؟
مقاومت سطحی از قیمت است که تصور میشود در آن فروش آنقدر قوی است که از افزایش بیشتر قیمت جلوگیری میکند. منطق حکم میکند که هنگامیکه قیمت به سمت سطح مقاومت بالا میرود، فروشندگان به فروش راغبتر شوند و خریداران تمایل کمتری به خرید پیدا کنند. اعتقاد بر این است که زمانی که قیمت به سطح مقاومت میرسد، عرضه بر تقاضا غلبه میکند و از افزایش قیمت به بالای سطح مقاومت جلوگیری میکند.
خط مقاومت همیشه پایدار نمیماند و افزایش قیمت به بالای این خط نشاندهندهی غلبهی خریداران بر فروشندگان است. افزایش قیمت به بالای این سطح نشاندهندهی یک تمایل جدید به خرید و/یا انگیزهی کمتر برای فروش است. شکست خط مقاومت و اوجهای جدید قیمت نشان میدهد که خریداران توقعات خود را بالا بردهاند و حاضرند بازهم به قیمتهای بیشتری بخرند. بعلاوه فروشندگان تا زمانی که قیمتها به بالای خط مقاومت و بیش از اوج قبلی صعود نکنند وادار به فروش نخواهند شد. وقتی خط مقاومت شکسته شود باید یک خط مقاومت جدید در سطح بالاتری ایجاد شود.
نقاط پیوت (Pivot) چیست؟
نقاط پیوت یکی از شاخصهای تحلیل تکنیکال کلاسیک یا محاسباتی است که استفاده معاملهگران ازآنجهت تعیین روند کلی بازار در بازههای زمانی مختلف بسیار سودمند خواهد بود. این شاخص میانگین قیمت حداکثر و حداقل و قیمت پایانی یا بستهشدن روز معاملاتی قبل را نشان میدهند. باتوجهبه مقدار این شاخص در معاملات روزانه، میتوان روند قیمت بازار در روز بعد را تعیین کرد. روند صعودی و نزولی به ترتیب در معاملاتی بالاتر و پایینتر از این نقاط اتفاق میافتند.
با استفاده از نقطه چرخش قیمت میتوان سطوح حمایت و مقاومت را نیز پیشبینی کرد. این شاخصها به معاملهگران اطلاعاتی جهت تعیین قیمت حمایت یا مقاومت ارائه میدهند. به عبارتی دیگر، با محاسبات مربوط به این سطوح آنها میتوانند نقطه توقف روند نزولی و روند صعودی قیمتها را پیشبینی کنند. بهاینترتیب، این شاخصها نیز جهت تعیین یا تشخیص خط روند حرکت قیمتها ابزار پرکاربردی به شمار میآیند.
کاربردهای نقطه چرخش قیمت در تحلیل تکنیکال کلاسیک
با استفاده از نقاط پیوت معاملهگران میتوانند روند و حرکات قیمت را در بازار تعیین کنند. بر اساس این شاخص میتوان روند نزولی یا صعودی بازار را رصد کرد. به این معنا که با حرکت قیمت به زیر نقطه پیوت، روند نزولی و با جهش آن به بالای این شاخص، روند صعودی اتفاق میافتد.
از سوی دیگر، نقطه چرخش قیمت بهعنوان شاخصی برای ورود و خروج از بازار نیز مهم تلقی میشود. معاملهگران با استناد به این شاخص میتوانند در مورد زمان ورود و خروج از بازار معاملاتی تصمیمگیری کنند. این موضوع باتوجهبه استراتژی موردنظر هر معاملهگر میتواند متفاوت باشد. بهعنوانمثال، یک معاملهگر ممکن است خرید ۱۰۰ سهام را در صورت شکست سطح مقاومت در اولویت خود قرار دهد. درحالیکه فردی دیگر استراتژی توقف ضرر را در سطح حمایت یا نزدیک به آن تعریف کند.
انواع پیوت از لحاظ قیمت
پیوتها از نظر نوع میتوان به دستههای مختلفی تقسیم کرد. در یک دسته بندی دو نوع پیوت سقف و پیوت کف داریم. پیوت سقف زمانی است که پس از یک افزایش قیمت، شاهد کاهش قیمت باشیم. پیوت کف زمانی شکل میگیرد که از یک کاهش قیمت، شاهد افزایش قیمت باشیم.
تعریف خط روند و انواع آن
احتمالاً از تحلیلگران یا معاملهگران شنیدهاید که “روند دوست شماست” یا “در جهت روند معامله کنید”. اما بهدرستی این روند چیست و چه تأثیری در معاملات دارد؟
روند در علم تحلیل تکنیکال کلاسیک به معنای رفتار قیمت است که تمام افزایش و کاهشهای قیمت را شامل میشود. به بیان دیگر روند ساختار قیمت است که از برآیند صعود و نزولهای قیمت ساخته میگردد. در واقع زمانی که تغییرات افزایش یا کاهش قیمت در یک جهت شکل بگیرند، نظم خاصی در این تغییرات به وجود میآید که روند را تشکیل میدهد.
میتوان گفت روندها در تحلیل تکنیکال کلاسیک نوعی خطوط حمایت و مقاومت هستند که به شکل افقی رسم نمیشوند. بلکه باتوجهبه عرضه و تقاضای سهم، در قیمتهای گوناگون، شکل مورب به خود میگیرند.
خطوط روند هر چه افقیتر یا عمودیتر باشند، ناپایدارترند و هر چه شیب این خطوط به ۴۵ درجه نزدیکتر باشد، بهسختی مسیر خود را تغییر میدهند.
روندها به سه نوع تقسیم میشوند:
۱- روند صعودی
زمانی که در نمودار تکنیکالی، قیمت کف بالاتر از کف قبلی و سقف بالاتر از سقف قبلی میسازد، برآیند آنها روند صعودی را شکل میدهد. در این حالت، قیمت نسبت به نقاطی واکنش نشان میدهد که با برخورد به آن نقاط به سمت بالا رشد میکند؛ بنابراین خط روند صعودی بهعنوان یک حمایت عمل میکند.
بالاتر بودن کفها از کف قبلی در روند صعودی
ساختار روند صعودی کفهای بالاتر از کف قبلی و سقفهای بالاتر از سقف قبلی از شرایط روند صعودی است.
دلیل، آن است که در روند صعودی بازار هر مرتبه سقف بالاتری نسبت به قبل میسازد. یعنی همانطور که فروشندگان انتظار دارند خریدهای قبلی خود را در قیمتهای بالاتری بفروشند، خریداران جدید حاضرند در طی روند، سهم را در قیمتهای بالاتری بخرند.
آنچه در شکل شماتیک بالا دیده میشود این است که گاهی در خطوط روند صعودی ترسیم شده، قلهها از قبلی لزوماً بالاتر نیستند، اما درهها حتماً باید از دره قبلی خود بالاتر باشند که این موضوع نقض روند صعودی نیست.
بالاتر بودن کفهای قبلی
کفهای بالاتر از کف قبلی در روند صعودی
۲- روند نزولی
روند نزولی در تحلیل تکنیکال کلاسیک یک نمودار زمانی اتفاق میافتد که قیمت، سقفهایی پایینتر از سقف قبلی و کفهایی پایینتر از کف قبلی تشکیل بدهد. در اینجا خط روند نقاط سقف را به یکدیگر متصل میکند، به همین دلیل خط روند نزولی مشابه یک مقاومت مورب عمل میکند.
کفها و سقفهای پایینتر از کف و سقف قبلی.
ساختار روند نزولی. کفها و سقفهای پایینتر از کف و سقف قبلی.
۳- روند خنثی
در روند خنثی، قیمت به هیچ سمتوسوی مشخصی نمیرود و نمیتوان پیشبینی کرد که حرکت بعدی سهم صعودی یا نزولی است. در این شرایط سهم بین دو حد حمایت و مقاومت در حرکت است و تنها میتوان بین کف و سقف و با رضایت به کسب سود کمتر، معامله کرد.
الگوی بدون روند در تحلیل تکنیکال کلاسیک
در روند خنثی بین چندین کف و سقف، قیمت در حال نوسان است. توصیه میشود با معاملات پیدرپی از سهم غافل نشویم یا منتظر بمانیم تا روند بعدی قیمت مشخص شود.
نحوه رسم خط روند
رسم یک خط روند در تحلیل تکنیکال کلاسیک بهسادگی کشیدن یک خط مستقیم است که با متصل کردن نقاط چرخش قیمت (مینیممها یا ماکزیممها) میتوان جهت روند کلی بازار یا سهام را نشان داد. خط روند نقاط حمایت یا مقاومت قیمت سهام را به یکدیگر متصل میکند. در روند صعودی، از نقاط کف و در روند نزولی، از نقاط سقف برای ترسیم خط روند استفاده میشود؛ بنابراین خط روند صعودی یک حمایت و خط روند نزولی یک مقاومت در نمودار تکنیکالی است.
برای رسم خطوط روند از دو نقطه استفاده میکنیم، اما برای جلوگیری از خطا بهتر است خط روند سهنقطه را پوشش دهد، سپس آن را ادامه دهیم تا اعتبار خط روند ما ثابت شود. پس از انتخاب ابزار موردنظر، با کلیک روی پیوت کف در روند صعودی یا کلیک روی پیوت سقف در روند نزولی و امتداد دادن هرکدام، میتوان بهراحتی خط روند را ترسیم کرد.
شکست خط روند در تحلیل تکنیکال کلاسیک
بهتر است بدانیم در تحلیل تکنیکال کلاسیک، هیچ خط روندی تا ابد ادامه نخواهد یافت. پس از اینکه خط روند اعتبار خود را از دست داد، آن را خواهد شکست و روند جدیدی را آغاز خواهد کرد. علت این اتفاق بنیادی است و باید به تحلیل بنیادی سهم مراجعه کرد. اما باید بدانید که نمودار سهم مایل است قیمتهای متفاوت را تجربه کند.
شکست روند زمانی اتفاق میافتد که یک الگوی شمعی پرقدرت آن را به سمت بیرون خط شکسته و در همان جا بسته شود. ضمناً باید بیشترین بدنه کندل بیرون خط روند باشد. پس از کندل شکست، نیاز به یک کندل تأییدیه از جنس کندل شکست داریم. گاهی شکست روند پرقدرت است و سریع پیش میرود. گاهی نیز شکست روند با پولبک همراه است و خط روندی که شکسته میشود، توسط قیمت برای بار آخر آزمون میشود. پس از آن روند جدید آغاز میشود.
معاملهگری روی خط روند در تحلیل تکنیکال کلاسیک
برای معامله سهام، روشهای متفاوتی وجود دارد. یکی از روشها اتکا به تحلیل تکنیکال کلاسیک است. زمانی که شما به نمودار تکنیکال نگاه میکنید، ممکن است کمی سردرگم شوید. اما استفاده از روندها، تحلیل نوسان را سادهتر میکند. تحلیل روند برای معامله در بازار سهام بسیار تأثیرگذار است.
صعود و نزولهای پیدرپی است که یک روند را شکل میدهد. برای خرید سهم در یک روند صعودی بهتر است از تشکیل کف روی خط روند صعودی اطمینان پیدا کنیم. در اینجا باید به الگوهای شمعی بازگشتی برای تشکیل دره و صعود قیمت توجه کرد. اما تنها مشاهده الگوی برگشتی کندلی کاملاً قابلاطمینان نیست و باید ابزارهای مختلفی برای اطمینان بیشتر به کاربرد.
انواع بازارها
در تحلیل تکنیکال کلاسیک دو نوع بازار هنگام تعیین روندها وجود دارد. بازار نوسانی یا رنج و بازار روند دار یا ترند. شناخت کافی از این نوع بازارها، میتواند در انجام معاملات بسیار مؤثر باشد.
بازار روند دار یا ترند
بازاری است که قیمت با نظم خاصی به سمت بالا یا پایین در حرکت است. در این بازار قیمت، هدف مشخصی دارد و معامله در این بازار راحتتر است. در بازار ترند یا روند دار، قیمت با تشکیل کف و سقفهای منظم پیش میرود. در روند صعودی، قیمت کف و سقفهای بالاتری از قبل میسازد و در روند نزولی سقف و کفها پایینتر از روند قبل است. در بازار ترند قیمت بهصورت پلهای و منظم در حال حرکت است و این حرکت میتواند به سمت بالا یا پایین باشد.
بازار رنج یا نوسانی
بازاری است که در آن قیمت هدف مشخصی ندارد و بین سطوح مشخصی به شکل افقی در حرکت است. در بازار رنج نظم خاصی بین سقف و کف قیمت وجود ندارد و بازار در حال نوسان بین قیمتهای مشخص پیش میرود. دلیل تشکیل بازار نوسانی شاید نبود اطمینان کافی و سردرگمی سهامداران باشد.
ممکن است پول کافی برای به حرکت درآوردن سهم در بازار موجود نباشد یا سهامداران منتظر اخباری تازه از بازار یا شرکت مدنظر هستند تا پس از اطمینان اقدام به خرید یا فروش سهم کنند. دلیل دیگر بازار رنج میتواند این باشد که بازار تاکنون روند دار بوده و حال وارد محدوده استراحت شده است. معامله در بازار رنج کمی مشکل است و باید با بررسی نقاط کف و سقف، به خرید و فروشهای پیدرپی و سودهای کم رضایت داد.
الگوهای کندل استیک
۱- پیدایش الگوهای کندلی ژاپنی
در قرن هفدهم یک ژاپنی به نام مانهیسا هما دریافت که با استفاده از گذشته قیمت، میتواند حرکتهای آتی قیمت را در بازار برنج پیشبینی کند و با استفاده از تکرار الگوهای قیمت و پیوستگی آن فقط با درنظرگرفتن این الگوها به ثروتی افسانهای دستیافت. بعدها یافتههای او پایهای شد در تحلیل تکنیکال که امروز یکی از مهمترین مباحث تحلیل تکنیکال کلاسیک محسوب میشود که الگوهای کندلی ژاپنی یا کندل استیک گفته میشود.
۲- کندل شناسی
باتوجهبه اینکه کندل استیکها وضعیت بهتر و کاملتری از چارت به نمایش میگذارد، بنابراین برای توضیح روانشناسی بازار کارایی بهتری دارند.
نمودار میلهای نیز همانند کندل استیکها هستند با این تفاوت که در کندلها وضعیت گرافیکی و تحلیلی بهتری برای نمایش وجود دارد.
لزوم یادگیری کندل استیک
- کندل استیکها وضعیت بهتری از چارت را به نمایش میگذارند.
- مهمترین ویژگی کندل استیکها را میتوان در قیمت باز شدن، قیمت بستهشدن، بالاترین قیمت و پایینترین قیمت اشاره کرد.
- تحلیل کندلی (کندل استیک) باتوجهبه ویژگیهایی که دارد در بحث روانشناسی بازار بسیار موردتوجه قرار گرفته است.
۳- ساختار کندلها
کندل شناسی به علم بررسی رفتاری کندلها گفته میشود. تصویر زیر یک کندل استیک یا کندل ژاپنی را نشان میدهد.
هر کندل از چهار سطح قیمت تشکیل میگردد که این چهار سطح عبارت از O,H,L,C هستند و به ترتیب اشاره به نقاط باز شدن، بالاترین، پایینترین و آخرین قیمت در طی یک کندل دارند.
کندلی هست که قیمت آخرین معامله، بزرگتر از قیمت اولین معامله است. (رنگ آن معمولاً سفید، سبز، آبی هست)
در کندل صعودی شاهد افزایش قیمت هستیم، به طور مثال اگر سهامی با قیمت ۵۰ تومان خریداری شود در کندل صعودی قیمت آن نسبت به قیمت خرید افزایش پیدا میکند.
منظر روانشناس کندل صعودی:
جو خرید حاکم است و خریدار کنترل بازار را به دست گرفته است.
کندل نزولی
کندلی هست که قیمت آخرین معامله کوچکتر از قیمت اولین معامله است. (رنگ آن معمولاً قرمز و مشکی هست).
در کندل نزولی شاهد کاهش قیمت هستیم، به طور مثال اگر سهامی با قیمت ۵۰ تومان خریداری شود در کندل نزولی قیمت آن نسبت به قیمت خرید کمتر شده و کاهشیافته است.
منظر روانشناسی کندل نزولی:
جوفروش حاکم است و فروشنده بازار را به دست گرفته است.
در مورد کندلها چند شاخص داریم. در کندل صعودی Open پایینتر از Close قرار دارد و حجم بیشتر اردرهای خرید باعث افزایش قیمت و رشد آن شده است؛ ولی در کندل نزولی Open بالاتر از Close قرار دارد و حجم بیشتر اردرهای فروش باعث کاهش قیمت و افت آن شده است اندازه بدنه کندل احساسات و جهت غالب بازار را مشخص میکند.
تفسیر یک کندل
برای تفسیر یک کندل ابتدا مطابق آن را به ۳ قسمت مساوی تقسیم میکنیم.
بستهشدن قیمت در دوره زمانی مربوط به کندل اهمیت زیادی در ترجمه زبان کندل دارد. بستهشدن کندل در ناحیه ۱ قدرتمندی خریداران، در ناحیه ۳ قدرتمندی فروشندگان و در ناحیه ۲ تقابل طرفین را نشان میدهد.
الگوهای کندلی به دلیل ساختار معنادار و لحظهای رفتار قیمت، امکان تفسیر قیمت در هر کندل و احتمال تغییر روند یا ادامه آن را برای ما مهیا میکنند. کندل بهترین فرم برای درک رفتار قیمت است. مهمترین نشانههای تغییر روند، ابتدا در الگوهای کندلی نمایان میشوند که به آن الگوهای تغییر روند میگویند و سایر نتیجهگیریهای تغییر روند حکم تفسیر و تحلیل ما را دارند.
– دسته بندی الگوهای کندل استیک
الگوهای کندل استیک شامل سه دسته هستند:
- الگوهای تک کندلی
- الگوهای دو کندلی
- الگوهای سه کندلی
انواع کندل و تفسیر آنها
کندل بسته به سایز بدنه و سایه مطابق شکل بالا شامل چند نوع است:
کندل توپر با بدنه بلند: این کندل نشاندهنده رشد یا افت واضح در این دوره است و سایههای نهچندان بلند نشان میدهند که نوسان زیادی ندارد و اکثر معامله گران بسته به رنگ کندل بر رشد یا افت قیمت توافق دارند.
کندل توپر با بدنه کوچک و سایههای کوچ: این کندل نشان میدهد که رشد یا افت زیادی را شاهد نیستیم و بیشتر نشاندهنده خسته بودن یا استراحت قیمت است و سایهها همنشان میدهد که نوسان شدیدی حاکم نیست.
کندل بدون بدنه با سایههای کوچ: در این کندل نقطه باز شدن و بستهشدنی ͬکاست و سایههای کوچک نشان میدهد که هیچ روندی نداریم و نوسان زیادی هم نداشتیم پس با یک بازار آرام روبرو هستیم.
کندل بدون بدنه با سایههای بزرگ: مثل کندل بدون بدنه با سایههای کوچک است؛ ولی نوسانات زیادی را در قیمت داشته و بازار نوسانی و سردرگم بوده است. این طبقهبندی بر اساس سایز بدنه و سایه میتواند در تفسیر کندل و مرتبط کردن انواع آن به هم کمک زیادی به ما نماید.
الگوهای کندلی ژاپنی
پس میتوانیم بهصورت خلاصه بگوییم:
بدنه بزرگتر = روند قویتر
بدنه کوچکتر = روند کنونی ضعیفتر (قیمت در حال استراحت یا تغییر جهت)
سایه بزرگتر = نوسان بیشتر، سردرگمی بیشتر
سایه کوچکتر = نوسان کمتر، سردرگمی کمتر
الگوهای قیمت بر اساس محل قرارگرفتن بدنه در سه ثلث کندل تعیین میشوند، پس محل قرارگرفتن بدنه در کندل مهمترین نکته در ترجمه زبان کندلهای تکی است؛ بنابراین نتایج زیر را داریم:
کندل توپر با بدنه بلند (بازار روند دار و قوی)
کندل توپر با بدنه کوچک و سایههای کوچ (کمشدن سرعت قیمت و ضعیفشدن روند)
کندل بدون بدنه با سایههای کوچ (بازار آرام و خسته و بدون نوسان)
کندل بدون بدنه با سایههای بزرگ (بازار پرنوسان و سردرگم)
عوامل مهم در زمان بررسی کندلها
نکات روانشناسی کندلها در زمان باز کردن معامله یا بستن معامله و بهطورکلی تحلیل کندلها بسیار اهمیت دارد؛ در ادامه به بررسی چند عامل مؤثر بر قدرت کندلها میپردازیم که شامل موارد زیر است.
جایگاه
زمان
ترکیب
ابزارهای تحلیل تکنیکال
اعتبار
بررسی جایگاه کندل
برای تصمیمگیری درست باید جایگاه کندل را در روند مشخص کنیم، برای مثال در وسط روند نباید کندلها را از مدل الگوهای برگشتپذیر بدانیم و از تحلیل کندلهای این الگو استفاده کنیم چرا که از اساس خصوصاً برای تحلیل گران تازه کار باعث تحلیل نا به جا و نادرست میشود.
بنابراین برای یک تحلیل درست باید الگوها در جایگاه واقعی خود بررسی شوند. برای نمونه از تحلیل در روندهای خنثی بپرهیزیم و فقط با کندلها و بهصورت مستقیم تحلیل تکنیکال کلاسیک خود را بنا نکنیم و خریدوفروش را صرفاً از آنها انجام ندهیم، چرا که حتی حرفهایترین تحلیلگران هم با علم کامل کندل شناسی برای بررسی اعتبار دقیق به تحلیلهای خطوط روند (حمایت و مقاومت) و الیوت و … علاوه بر کندل شناسی میپردازند.
زمان کندلها
در جلسه اول نحوه تشکیل کندلها (چگونگی عرضه و تقاضا) صحبت کردیم، برای مثال اگر در نموداری چکش تشکیل شود باید ببینیم در ابتدا و مابین این نمودار چه اتفاقاتی افتاده است. (شاید صف فروشی به صف خرید تبدیل شده و یا بالعکس)
نکته: از تایم فریمهای مختلف برای تحلیل خود استفاده کنید. الزاماً فقط تحلیل روزانه و یا ساعتی کندل بررسی نشود؛ بلکه تایم هفتگی و ماهانه نیز برای اعتبار و تحلیل دقیقتر بررسی شود
در کل باید بتوانیم قدرت عرضه و تقاضا را تفکیک کنیم و تشخیص دهیم.
برای مثال کندل قرمزرنگ پایین بیانگر چیست؟
تحلیل: سایه بالایی آن قیمت ماکزیمم و نوک سایه پایینی بیانگر قیمت مینیمم است، از بدنه کندل قسمت بالا خود بدنه شروع قیمت بوده و قسمت پایین آن قیمت بستهشدن آن هست.
میتوان گفت که قیمت اول صبح که باز شده بالا رفته است و بعداً فروشندگان آن را به پایین کشیدهاند. همچنین میتوان این تحلیل را نیز داشت که قیمت به نوسان منفی ۵ روز خود رسیده و بعد از آن خریداران وارد بازار شدهاند و در نقطه کلوز (قسمت پایین بدنه) بسته شده است.
میبایست از روی این کندل قدرت تقاضا و عرضه را شناسایی کنیم و اینکه با بررسی معاملات آیا روند ادامهدار خواهد بود یا روند صعودی یا نزولی را در پیش میگیرد.
ترکیب کندلها
از الگوهای تک کندلی، دو کندلی و سه کندلی استفاده کنیم و بهترین تصمیم را از الگوهای تشکیل شده بگیریم.
استفاده از ابزار برای تحلیل کندل
از ابزارهای کمکی مانند فیبوناچی، خط روند حمایتی و یا مقاومتی، امواج الیوت، اندیکاتورها و… استفاده کنیم تا بهترین و دقیقترین تصمیم و تحلیل را داشته باشیم.
بررسی اعتبار کندل
مهمترین قسمت تحلیل یک تحلیلگر حرفهای، اعتبار دادن به کندل و تحلیل خود هست، البته این نکته را باید مدنظر قرارداد که تا زمانی که به تسلط کامل در تحلیل نرسیدهایم در مورد چارت و روند تصمیم نگیریم و در تمامی مراحل از مشاوره با اساتید و اهلفن چشمپوشی نکنیم، زمانی که بهصورت کامل بر موضوعات تسلط پیدا کردیم دیگر تحلیل خود ما دارای اعتبار و اصالت خواهد بود هرچند در آن موقع هم مشورت با دیگر تحلیلگران موجب بررسی بیشتر حیطههای انتخابی خواهد گشت و باعث میشود که انتخاب هوشمندانهای انجام بدهیم.
الگوهای کندل استیک
همانطور که گفته شده الگوهای تک کندلی دو کندلی، سه کندلی و چند کندلی داریم. در ادامه مهمترین الگوهای کندل استیک را توضیح میدهیم.
الگوهای تک کندلی
الگوی چکش (الگوی هامر) Hammer
در انتهای یک روند نزولی تشکیل میشود از خصوصیات این الگو سایه پایینی بلند، سایه بالایی کوتاه (وجود نداشتن سایه بالایی) و بدنهای حداکثر یکدوم سایه پایینی هست. در این الگو رنگ بدنه تفاوتی ندارد؛ اما بدنه صعودی (سفید) قدرت بیشتر این الگو را برای بازگشت روند نشان میدهد.
الگوی ستاره ثاقب (Shooting Star)
الگو تک کندلی ستاره ثاقب (Shooting Star) مانند الگوی چکش در انتهای یک روند نزولی تشکیل میشود. سایه بالایی بلند، سایه پایینی کوتاه و یا وجود نداشتن سایه پایینی و بدنهای حداکثر یکدوم سایه بالایی از خصوصیات این الگو هست. در این الگو رنگ بدنه تفاوتی ندارد؛ اما بدنه صعودی (سفید) قدرت بیشتر این الگو را برای بازگشت روند نشان میدهد.
الگوی کمربند صعودی Bullish Belt Hold
این الگو در بازار بسیار نادر هست و مدلی از Opening Marubozu هست. در روند نزولی قیمت آغازین این کندل با گپ (شکاف) روبهپایین باز میشود؛ اما در ادامه شاهد هیچ سایه پایینی نمیباشیم قیمت از نقطه آغاز روبهبالا حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را شاهد هستیم. اگر سایه و بدنه این الگو فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید میتواند نشانگر آغاز روند صعودی باشد.
الگوی کمربند نزولی Bearish Belt Hold
در روند صعودی اعتبار دارد و نشانه بازگشت به روند نزولی است. با گپ از بالا باز میشود و در ادامة بازار گپ پر میگردد. اگر قیمت از نیمة بدنة کندل قبل کمتر شود الگوی ابر تیره به وجود میآید که قویتر است. (رجوع شود به ابر تیره)
نشاندهندهی تمام شدن نیروی خریداران است.
اصولاً در بالا سایه ندارد یا خیلی کوچک است.
الگوهای دو کندلی
الگو پوشا صعودی
این الگو (پوشاننده صعودی) شامل دو کندل با رنگهای متفاوت است که در انتهای روند نزولی تشکیل میشود. کل بدنه سفید (صعودی) کندل دوم، بدنه کندل اول مشکی (نزولی) را پوشش میدهد. اندازه سایهها در این دو کندل اهمیتی ندارد. ایجاد شکاف (گپ) بین نقطه پایان کندل اول و نقطه آغاز کندل دوم اهمیت بیشتری به این الگو برای آغاز روند صعودی میدهد.
الگو دو کندلی پوشا نزولی
این الگو (پوشاننده نزولی) شامل دو کندل با رنگهای متفاوت است که در انتهای روند صعودی تشکیل میشود. کل بدنه مشکی (نزولی) کندل دوم، بدنه کندل اول سفید (صعودی) را پوشش میدهد. اندازه سایهها در این دو کندل اهمیتی ندارد. ایجاد شکاف (گپ) بین نقطه پایان کندل اول و نقطه آغاز کندل دوم اهمیت بیشتری به این الگو برای آغاز روند نزولی میدهد. Tweezers Top الگوی انبرک بالایی مانند الگوی قبلی شامل دو کندل با رنگهای متفاوت هست. با این تفاوت که ابتدا کندلی صعودی (سفید) با بدنه بزرگ تشکیل میشود
این کندل فاقد سایه یا با سایههای کوچک هست. کندل دوم در دل محدوده قیمت کندل اول به شکل ستاره (داجی) یا چکش تشکیل میشود. برای اهمیت بیشتر تغییر روند از صعودی به نزولی در این الگو، خارج نشدن سایههای کندل دوم از کندل اول مهم هست.
پوشای ابر سیاه Dark Cloud Cover
در الگو پوشای ابر مشکی شاهد دو کندل با رنگهای متفاوت هستیم در کندل اول بدنه سفید (صعودی) و کندل دوم بدنهای مشکی (نزولی) با نقطه پایانی بالاتر از نقطه آغازین کندل قبلی میبینیم و نقطه آغاز کندل دوم با شکافی صعودی نسبت به پایان کندل اول شروع شده است. این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل شده و نمایشگر آغاز روند نزولی هست.
الگوهای سه کندلی
الگوی ستاره صبحگاهی Morning Star
الگوی ستاره صبحگاهی از مجموع سه کندل در انتهای روند نزولی تشکیل میشود کندل اول نزولی و پرقدرت، کندل دوم با شکاف (گپ) نزولی آغاز شده و بدنه آن میتواند نزولی یا صعودی باشد؛ ولی در غالب موارد بدنه و سایههای بزرگی ندارد و کندل سوم یک کندل صعودی است که آغاز آن با شکاف (گپ) صعودی نسبت به کندل دوم آغاز شده است. این سه کندل اخطار روند صعودی را در انتهای روند نزولی اعلام مینمایند.
ستاره عصرگاهی (شامگاهی)
این الگو دقیقاً خلاف الگوی ستاره صبحگاهی است، وجود گپ بین کندلها و همچنین قدرت کندل اول و سوم از نکات حائز اهمیت است.
الگوی سه سرباز سفید Three White Soldiers
الگوی سه مکعب سفید از سه کندل صعودی با بدنههای توخالی و صعودی قوی تشکیل شده است. سایهها غالباً کوتاه و ایجاد شکاف نزولی بین کندل اول، دوم و شکاف نزولی بین کندل دوم و سوم وجود دارد. با بستهشدن کندل سوم اخطار قوی تغییر روند از نزولی به صعودی ایجاد میشود. اصول استفاده از الگوهای برگشتی Bearish Reversals الگوهای بریش Bearish تشکیل شده از یک، دو یا سه کندل در انتهای روند صعودی هستند و علامتی برای تغییر جهت روند از صعودی به نزولی هستند در ادامه به ترتیب الگوهای تک و ترکیبی نزولی (بیریش) را مشاهده میکنیم.
الگوی ستاره عصرگاهی Evening Star
از مجموع سه کندل در انتهای روند صعودی تشکیل میشود کندل اول صعودی و پرقدرت، کندل دوم با شکاف (گپ) صعودی آغاز شده و بدنه آن میتواند نزولی یا صعودی باشد؛ ولی در غالب موارد بدنه و سایههای بزرگی ندارد و کندل سوم یک کندل نزولی است که آغاز آن با شکاف (گپ) نزولی نسبت به کندل دوم آغاز شده است. این سه کندل اخطار روند نزولی را در انتهای روند صعودی اعلام مینمایند.
الگو سه سرباز سیاه
الگوی سه سرباز مشکی از سه کندل نزولی با بدنههای توپر و نزولی قوی تشکیل شده است. سایهها غالباً کوتاه و ایجاد شکاف صعودی بین کندل اول، دوم و شکاف صعودی بین کندل دوم و سوم وجود دارد. با بستهشدن کندل سوم اخطار قوی تغییر روند از صعودی به نزولی ایجاد میشود.
آموزش حرفه ای تریدر شو ارز دیجیتال
کانال سیگنال ترید ارز دیجیتال
انواع الگوهای عمومی قیمت در تحلیل تکنیکال کلاسیک
در تحلیل تکنیکال کلاسیک، تغییر روند بازار از حالت صعودی به نزولی و یا بالعکس، توسط الگوهای قیمتی نشان داده میشوند. طبق تعریف، یک الگوی قیمتی، شکلی مشخص از حرکات قیمت است که از طریق یک سری از خطوط روند و یا منحنیهای شکلگرفته، تشخیص داده میشود.
زمانی که یک الگوی قیمتی، سیگنالی در خصوص تغییر جهت روند صادر میکند، از آن الگو تحت عنوان یک الگوی برگشتی (reversal pattern) یاد میکنیم. درحالیکه یک الگوی ادامهدهنده (continuation price pattern) زمانی رخ میدهد که روند در حین شکلگیری این الگو مدتی استراحت کرده، و سپس به حرکت در جهت قبلی خود بپردازد. تحلیل گران تکنیکال از الگوهای قیمتی برای بررسی حرکات کنونی قیمت و پیشبینی حرکات بازار در آینده استفاده میکنند.
با این تفاسیر الگوها به دو دسته ادامهدهنده و بازگشتی تقسیم میشوند که در زیر به بررسی آنها میپردازیم.
الگوهای بازگشتی تحلیل تکنیکال کلاسیک
مهمترین الگوهای بازگشتی شامل ۱- الگو سروشانه و ۲- الگو دوقلو است. در ادامه به توضیح هر دو مورد میپردازیم.
الگوی سر و شانه سقف:
این الگو در پایان یک روند صعودی تشکیل میشود و زمانی کامل میشود که خط گردن (neck line) آن شکسته شود و باعث بازگشت روند میشود.
و شماتیک آن بهصورت زیر است:
مثال سرو شانه سقف:
الگوی سر و شانه کف
این الگو در پایان یک روند نزولی تشکیل میشود و زمانی کامل میشود که خط گردن (neck line) آن شکسته شود و باعث بازگشت روند میشود.
نکته: هر چقدر شانهها و سر متناسب و شکیل باشند این الگو ایدهآلتر است.
نکته: این الگو میتواند به اشکالی مثل دو سر و شانه و یا یک سر و دو شانه هم شکل بگیرد که کمتر اتفاق میفتد.
و شماتیک آن بهصورت زیر است:
الگوی سقف دوقلو:
Double top
این الگو در انتهای یک روند صعودی شکل میگیرد و با شکست خط گردن کامل میشود و باعث بازگشت روند به نزولی میگردد.
نکته: الگوی کف و سقف دوقلو میتواند به سهقلو هم تبدیل شود که به آن سه بودا نیز گفته میشود و الگوی قویای است.
مثال:
الگوی کف دوقلو Double bottom
این الگو در انتهای یک روند نزولی شکل میگیرد و با شکست خط گردن کامل میشود و باعث بازگشت روند به صعودی میگردد.
نکته: کفها حدوداً در یک راستا باشند به صورتی که چشمی بتوان تشخیص داد.
نکته: این الگو پرتکرار و ساده است و در عین سادگی جواب هم میدهد.
مثال:
باید دقت کرد که الک. بازگشتی سهقلو هم وجود دارد که تقریباً میتوان گفت همان دوقلو بوده؛ اما قدرت شکست مقاومت (حمایت) را نداشته و قیمت برگشته و دفعه بعدی توانسته مقاومت (حمایت) را بشکند.
الگوهای ادامهدهنده
تحلیل تکنیکال کلاسیک مهمترین الگوهای ادامهدهنده شامل مثلث متقارن، مثلث افزایشی، مثلث کاهشی، کنج، پرچم و مستطیل است. در ادامه به توضیح هر دو مورد میپردازیم.
الگوی کانال یا مستطیل
تحلیل تکنیکال کلاسیک الگوی کانال یا مستطیل به سه دسته کانال صعودی و نزولی و رنج تقسیم میشود. بعضی اوقات روند قیمت بین دو خط موازی شکل میگیرد. در کانال صعودی و نزولی ابتدا خط روند اصلی را میکشیم و سپس یک خط بهموازات خط روند رسم میکنیم که تمام قیمتهای بالا و پایین را در برمیگیرد.
اگر در کانال صعودی کف کانال شکسته شود احتمال تغییر روند داریم و این موضوع در قبال سقف کانال نزولی هم صدق میکند. در کانال رنج نمودار قیمتی بین دو خط یا محدوده حمایت و مقاومت بالا و پایین میرود و از هر سمت که کانال را بشکند روند پیدا میکند.
نکته: در کانال حداقل دو برخورد به سقف و دو برخورد به کف بیس داشته باشیم.
الگوهای مثلث
در تحلیل تکنیکال کلاسیک تمام الگوهای مثلث ادامهدهنده روند قبلی هستند؛ ولی اگر در خلاف جهت روند از مثلث بیرون بزنند بازگشتی میشوند.
مثلث متقارن
در تحلیل تکنیکال کلاسیک، یک مثلث متقارن هنگامی اتفاق میافتد که حرکات صعودی و نزولی در طول زمان به ناحیهای کوچکتر و کوچکتر محدود میشود دو حداقل تعداد برخورد دو تا در سقف و دو تا در کف.
مثلث صعودی Ascending triangle
یک مثلث صعودی با نوساناتی که در سقف، به یک سطح قیمت مشابه میرسند تشکیل میشود؛ یعنی سقف ثابت و کفها در حال افزایش
مثلث نزولی Descending triangle
در تحلیل تکنیکال کلاسیک، یک مثلث نزولی از نوسانات رو به بالای پایینتر و نوسانات رو پایینی که به یک سطح قیمت مشابه میرسند تشکیل میشود
به عبارت سادهتر کف ثابت و سقفها کاهش پیدا میکنند.
آموزش حرفه ای تریدر شو ارز دیجیتال
کانال سیگنال ترید ارز دیجیتال
الگوی پرچم
در تحلیل تکنیکال کلاسیک، ما دو حالت الگو پرچم داریم. الگو پرچم مثلثی و الگو پرچم مستطیلی که در ادامه هر دو را توضیح میدهیم.
پرچم صعودی bullish flag
در تحلیل تکنیکال کلاسیک، الگوی پرچم صعودی در اواسط روند صعودی تشکیل میشود و با تکمیلشدن الگو روند ادامه پیدا میکند. تقریباً شبیه به یک کانال است که شیبی خلاف حرکت اصلی قبل از خود دارد. درواقع نوعی اصلاح و جذب انرژی برای حرکت در جهت قبلی است. معمولاً این الگو به دلیل تسویه سفارشها افرادی که در سود بودهاند ایجاد میشود و حداقل دو برخورد در سقف و دو برخورد در کف باید داشته باشد و نکته اینکه کوتاهمدت است.
پرچم نزولی Bearish flag
این الگو هم کاملاً مشخصات پرچم صعودی را دارد با این تفاوت که در میانه روند نزولی شکل میگیرد.
الگوی فنجان و دسته:
Cup and handle
در تحلیل تکنیکال کلاسیک، الگو فنجان و دسته ادامهدهنده بوده و در اواسط روند تشکیل میشود.
نکته: به گفته ویلیام اونیل این الگو میتواند حدود ۷ هفته (کوتاهمدت) و حدود ۶۵ هفته (بلندمدت) تشکیل شود.
نکته: دقت کنید که فنجان به شکل U باشد V شکل نباشد.
جمع بندی
در این مقاله به بررسی عوامل مهم و پایهای تحلیل تکنیکال کلاسیک همراه با مثال پرداختیم. مطالب مهمی مانند تکنیکال چیست؟ روند، پیوت، حمایت و مقاومت، کندل ها و الگوهای کندلی و الگوهای عمومی قیمت صحبت کردیم.
همیار کریپتو یک مجموعه آموزشی بازارهای مالی است که تمامی مطالب آموزشی را همیشه آپدیت و بهروز به دانشجویان خود ارائه میدهد.
اگر به دنبال آموزش فارکس در مشهد و آموزش ارزدیجیتال در مشهد بهصورت حضوری و غیرحضوری با خدمات VIP هستید، به شما پیشنهاد میکنیم به صفحه محصولات سایت همیار کریپتو سری بزنید و با متخصصان این امر صحبت کنید. به جرأت میتوان گفت که با تلاش خودتان و کمک سایت همیار کریپتو میتوانید در فارکس یک معاملهگر حرفهای شوید.
امروزه بازار ارزهای دیجیتال بسیار داغ و پرطرفدار شده و اکثر مردم به فکر خرید و فروش در این بازار هستند. اما همه افراد علم و تجربه کافی برای خرید و فروش یا وقت کافی برای تحلیل ندارند و باید از دانش و مهارت متخصصان این حوزه استفاده کنند. در حال حاضر گروه و کانالهای تلگرامی بسیاری در این رابطه راهاندازی شده است. اما مجموعه همیار کریپتو بر پایه تجربه علمی و عملی ترید ارزهای دیجیتال بهترین کانال سیگنال ارز دیجیتال را با ویژگیهای زیر برای شما عزیزان آماده کرده
سوالات متداول
1_بهترین حالت نمودار برای تحلیل تکنیکال کلاسیک چیست؟ به چه علت این حالت بهترین است؟
بهترین حالت نمودار، نمودار های کندلی (شمعی ژاپنی) هستند علت این امر نیز این است که نمودار های کندلی اطلاعات کاملی نسبت به نمودار ارائه می دهند که در دیگر نمودار ها مثل خطی وجود ندارد
علاوه بر این موضوع بر اساس تحلیل حالت های کندل ها می توان به دیدگاه و نظر معامله گران درباره اینده بازار نیز پی برد که برای کسب دانش کامل تحلیل کندل ها میتوانید ویدیو های اموزش تحلیل تکنیکال را مشاهده کنید.
2_تحلیل کندل ها در چه محل هایی مورد استفاده قرار می گیرد؟
در کلیه بخش های نمودار می توان کندل هارا تحلیل نمود اما بی نتیجه می باشد و برای کسب بهترین نتیجه باید کندل ها را در اطراف محدوده های حمایت مقاومت مهم بررسی کرده تا نتایج حاصل از تحلیل کندل ها جذاب تر و سود ساز تر باشند.
3_اندیکاتور ها چه کاربردی دارند؟ ایا تمامی اندیکاتور ها تاخیری هستند؟
اندیکاتور ها ابزار های کمکی به تحلیل و بررسی بازار های مالی بوده که کمک شایانی به معامله گران برای تحلیل اینده بازار های مالی می کنند و برای اینکه تاخیر نداشته باشند بهتر است به دایورجنس های آنها توجه شود.
4_بهترین راه برای رسم محدوده های حمایت و مقاومت چیست؟
بهترین راه برای رسم این محدوده ها این است که نمودار را ZOOM OUT کرده یا به اصطلاح کوچک نمایید و سپس بهترین محدوده ها با بیشترین برخورد را رسم نمایید و هرگز محدوده های که کوچک و کم اعتبار می باشند را رسم نکنیم
چطور با تخفیف کارمزد در صرافی های ارز دیجیتال ثبت نام کنیم؟
با استفاده از لینکهای زیر از تخفیف کارمزد بهترین صرافی های ارز دیجیتال بهره مند شوید.
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
7 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
تست دیدگاه
تشکر از تیم همیار کریپتو بابت مقاله بسیار عالی در خصوص اموزش تکنیکال
خواهش می کنم
درود بر شما استاد عزیز
این مقاله کامل و عالیی هست
ممنون و سپاس بیکران🙏🙏🌹🌹
ممنون از شما خانم فرجی عزیز
باسلام تشکراز تیم همیار کریپتو بابت مقاله بسیار خوبتون
سلام خواهش میکنم موفق و پیروز باشید .