سیر تا پیاز تیپرینگ Tapering و تأثیر آن در بازارهای مالی

محتوای این مقاله
در سراسر جهان بانکهای مرکزی برای اینکه وضعیت کشور را در یک حالت باثبات قرار دهند، در حال تغییر سیاستهای خود هستند. گاهی اوقات سیاستهای انبساطی و گاهی اوقات سیاست های انقباضی اتخاذ میکنند.
اگر شما فردی هستید که در بازارهای مالی فعالیت می کنید احتمالا در جریان هستید که شما درحال حاضر داخل یک سیاست انبساطی هستید در کشور یا داخل یک سیاست انقباضی. اگر هم معنی یا تفاوت این دو سیاست را دقیق نمیدانید ما در ادامهی این مقاله این قضیه را کامل توضیح دادیم.
هر استراتژی معاملاتی که در بازار ارز دیجیتال یا فارکس داشته باشید دانستن سیاست های کلان کشوری مثل این کمک بسیاری می کند که بدانید در کدام جهت بازار معامله باز کنید.
حتی اگر تریدر هم نیستید باز هم باید بدانید آیا کسب و کار شما قرار است رونق پیدا کند یا به سمت رکود برود. از طریق دانستن آن میتوانید به خوبی مدیریت کسب و کار داشته باشید.
سیاست های انبساطی و انقباضی هر بانک مرکزی در دنیا، متفاوت و مختص به خودش است. اما اکنون در حال صحبت درباره تیپرینگ هستیم که غالبا توسط بانک مرکزی آمریکا استفاده می شود.
تیپرینگ یک ابزار بسیار مفید برای سیاست های انقباضی هست بنابراین اکنون با نمای کلی تیپرینگ آشنا شدیم. بیایید ابتدا مفهوم سیاست های انبساطی و انقباضی را را با هم مرور کنیم:
مفهوم سیاست های انبساطی و انقباضی به زبان ساده
بانک مرکزی مثل یک دستیار بزرگ برای اقتصاد کشور است. دو نوع سیاست مهمی که این دستیار انجام میدهد، انبساطی و انقباضی هستند، هر کدام تاثیر متفاوتی بر اقتصاد دارند.
سیاست های انبساطی
وقتی اقتصاد یک کشور کمی از روند خوبی بهرهمند نیست و مثلاً بیکاری زیاد است، بانک مرکزی میتواند به سیاستهای انبساطی روی بیاورد. این به این معناست که بانک مرکزی پول بیشتری به بازار میدهد. این اقدام میتواند شبیه به این باشد که شما و پسر بچهای دیگر در یک بازی جمعی هستید و میخواهید بازی را جذابتر کنید، بنابراین به همه پول بیشتری میدهید تا بتوانند چیزهای بیشتری بخرند. این کار ممکن است باعث افزایش کسب و کارها و ایجاد شغلهای جدید شود.
مثال عینی:
فرض کنید کشور شما از رکود اقتصادی رنج میبرد و بیکاری زیادی دارد. بانک مرکزی ممکن است نرخ بهره (سود) را پایین بیاورد، به این معنا که افراد و شرکتها میتوانند به راحتی و با هزینه کمتر پول قرض بگیرند. این کار میتواند کسب و کارها را ترغیب کند که سرمایهگذاری بیشتری کنند و نیروهای کاری جدید استخدام کنند، که در نهایت به بهبود اقتصاد کمک میکند.
سیاستهای انقباضی
وقتی اقتصاد یک کشور خیلی سریع رشد میکند و احتمال افزایش تورم و ایجاد مشکلات دیگر وجود دارد، بانک مرکزی میتواند به سیاستهای انقباضی روی آورد. این به این معناست که بانک مرکزی پول کمتری به بازار میدهد و قرضگرفتن پول سختتر میشود. این مانند این است که شما در بازی جمعی متوقف میکنید و از همه میپرسیدید که کمتر پول داشته باشند تا از خریدهای زیاد جلوگیری کنید. این کار میتواند کمک کند تا تورم کمتر شود و اقتصاد در وضعیت پایداری باقی بماند.
مثال عینی:
حالا فرض کنید کشور شما به شدت رشد کرده است و نرخ تورم بالا رفته است. بانک مرکزی ممکن است نرخ بهره (سود) را افزایش دهد، به این معنا که افراد و شرکتها قرض گرفتن پول گرانتری داشته باشند. این ممکن است افراد را ترغیب کند که کمتر خرج کنند و این کار میتواند تورم را کاهش دهد و اقتصاد را به وضعیت پایداری بازگرداند.
مفهوم تیپرینگ Tapering در بازارهای مالی به زبان ساده
تیپرینگ (Tapering) در بازارهای مالی به مفهوم کاهش تدریجی یک سیاست یا اقدام مالی توسط بانک مرکزی یا سازمان مالی دولتی اشاره دارد. برای توضیح به شیوهای ساده میتوان گفت که تیپرینگ مانند این است که شما در حال کم کردن سرعت خود در رانندگی هستید.
وقتی بانک مرکزی تصمیم میگیرد تیپرینگ را اجرا کند، به معنایی که از یک سیاست مالی که تا کنون برای تحریک اقتصاد به کار برده بوده و معمولاً شامل افزایش نرخ بهره (سود) و یا خرید اوراق قرضه (همانند برنامهی تحریک پولی) بوده، کاسته و به مرور زمان آن را کمتر میکند.
این کاهش تدریجی از سیاست مالی معمولاً در دستور کاهش تورم و نظارت بر رشد اقتصادی استفاده میشود. تیپرینگ اجازه میدهد تا اقتصاد به آرامی از وضعیت تحریک به وضعیت عادی برگردد، بدون ایجاد تغییرات ناگهانی و شدیدی در بازارهای مالی یا اقتصاد.
بنابراین، میتوان گفت که تیپرینگ معمولاً یک راهبرد تدریجی برای کنترل اقتصاد و بازارهای مالی است، مانند کاهش تدریجی سرعت در رانندگی برای جلوگیری از تصادف.
از ماهیت تیپرینگ چه می دانید؟
تا الان به طور خلاصه با مفهوم تیپرینگ که کاهش دارایی های بانک مرکزی (آمریکا) هست آشنا شدید. اما این اتفاق دقیقا چگونه میافتد؟
در ابتدا برای اینکه دقیقا متوجه ماهیت این کلمه شویم بهتر است با کلمه QE اشنا شویم و سپس مجدد به تعریف کلمه تیپرینگ بپردازیم.
در ابتدا ذکر کردیم که دو نوع سیاست پولی داریم: انقباضی و انبساطی.
هر کدام از این سیاست ها ابزار مخصوص خودشان را دارند. برای سیاست انبساطی QE را داریم. به این معنا که بانک مرکزی شروع به خریداری اوراقی از دولت ها یا بانک هامیکند که قبلا به دنبال افزایش پول در سطح جامعه آنها را منتشر کرده بود.
یعنی در قبال اوراقی که قبلا خودش منتشر کرده است به دولت ها و بانک ها پول میدهد و اوراق ها را میخرد، با اینکار میزان پول را در سطح جامعه افزایش میدهد. تا الان متوجه شدیم که ابزار QE برای سیاست انبساطی است و در مقابل آن ابزاری که برای سیاست انقباضی داریم همین تیپرینگ Tapering است.
یعنی زمانی که دولت تصمیم می گیرد مقدار پول را در سطح جامعه کاهش دهد یا از سرعت انتشار پول در سطح جامعه بکاهد می گوییم بانک مرکزی از ابزار tapering استفاده میکند.
به عنوان مثال بانک مرکزی ماهانه ۱۰۰۰ میلیارد دلار اوراق میخرد و تصمیم به شروع تیپرینگ می گیرد، از ماه بعد به جای ۱۰۰۰ میلیارد ،۵۰۰ میلیارد اوراق می خرد و همین روند را ادامه می دهد تا جایی که از دو ماه بعد به جای خرید اوراق شروع به فروش اوراق می کند و پول را از سطح جامعه جمع آوری می کند.
تیپرینگ و تأثیر آن در بازارهای مالی
تا این قسمت از مقاله شاید با این سوال مواجه شده باشید که تیپرینگ چگونه بر روی بازارهای مالی تأثیر می گذارد. در این بخش از مقاله که توسط تیم همیار کریپتو تهیه و تنظیم شده است، به این سوال پاسخ خواهیم داد. پیشنهاد می کنیم ما را تا پایان همراهی کنید.
همانطور که عنوان شد، اقتصاد جامعه بر اساس دلایل و فاکتورهایی، شرایط رکودی را تجربه می کند و در این حالت بانک های مرکزی با اعمال سیاست های انبساطی، اقتصاد جامعه را تحریک و آن را از حالت رکود خارج می کنند.
البته اقداماتی به صورت موقت انجام خواهد شد و پس از بهبودی شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه، سیاستها به حالت اول بر خواهد گشت.
نکته مهم و اساسی در خصوص تداوم استفاده از تزریق پول و تحریک اقتصاد این است که چنانچه بانک مرکزی به موقع محرک ها را متوقف نکند. پس از سپری شدن بحران رکود، همین سیاست ها باعث تورم و حباب های قیمت برای دارایی های مبتنی بر سیاست پولی خواهد شد.
اگر خیلی خلاصه بخواهیم تیپرینگ را تعریف کنیم می شود فروش اوراق به بازاری ها و بانک ها و QE می شود خرید اوراق از آنها. از آنجایی که ما برای قیمتگذاری مفهومی تحت عنوان عرضه و تقاضا داریم، می توانیم از این مفهوم در اینجا استفاده کنیم.
زمانیکه بانک مرکزی شروع به فروش اوراق می کند یعنی عرضه را افزایش داده و افزایش عرضه منجر به کاهش قیمت اوراق می شود. کاهش قیمت اوراق منجر به افزایش نرخ بهره اوراق میشود، یعنی با ابزار تیپرینگ ما به صورت غیرمستقیم نرخ بهره را برای هر اوراق افزایش دادیم.
از طرف دیگر QEباعث میشود با خرید اوراق افزایش تقاضا داشته باشیم و افزایش تقاضا منجر به افزایش قیمت اوراق می شود و افزایش قیمت اوراق باعث کاهش نرخ بهره هر اوراق می شود پس QE غیرمستقیم باعث کاهش نرخ بهره می شود.
در سطح جامعه چندین بازار داریم که هر بازار میزان سود و ریسک خودش را دارد. اکنون که میدانیم ریسک اوراق های بانک مرکزی آمریکا به شدت پایین است وقتی افزایش نرخ بهره میدهد باعث افزایش سود میشود. یعنی ریسک را همچنان پایین نگه داشته و از طرف دیگر باعث افزایش سوددهی بازاری به نام اوراق قرضه شده اند. وقتی مردم و سرمایهداران خبردار شوند که بازاری سوددهی بیشتری پیدا کرده به سمت آن بازار میروند و از سایر بازارها پول را خارج می کنند.
خروج پول از سایر بازارها منجر به ریزش آن بازارها می شود( مانند کریپتو و سهام های امریکا). پس به خوبی متوجه شدیم که ابزار تیپرینگ باعث افزایش نرخ بهره می شود و افزایش نرخ بهره باعث افزایش سودآوری می شود و افزایش سودآوری بازار اوراق باعث ریزش بازارهای پر ریسک می شود و همچنین ابزار QE دقیقا تاثیر برعکس تیپرینگ را می گذارد یعنی باعث رشد بازار های دیگر می شود.
زمان آغاز فرآیند تیپرینگ
طبق تحقیقات صورت گرفته، بانک های مرکزی نظیر فدرال رزرو برای تحریک اقتصاد، از سیاست انبساطی استفاده می کنند و از آنجا که سیاست ها و برنامههای محرک اقتصادی به صورت موقت عمل می کنند، با دستیابی به نتیجه مورد نظر، سیاست پیشین متوقف می شود.
نکته قابل توجه نحوه برخورد بانک مرکزی است به این معنا که اگر به سرعت عملکرد و سیاست خود را تغییر دهد، اقتصاد با رکود مواجه می شود. ضمن اینکه اگر بر سیاست های خود اصرار ورزد و محرک های اقتصادی را کاهش ندهد، تورم افزایش پیدا می کند.
به طور خلاصه می توان گفت تیپرینگ فرآیندی است که طی بازه زمانی اعمال محرک و مشوق و پیش از رسیدن به تورم ناشی از حرکت انبساطی شتابان است.
تیپرینگ بر ارزهای دیجیتال چه تأثیری دارد؟
امروزه بازارهای مالی بین المللی و ارز دیجیتال از جایگاه ویژه ای در سراسر دنیا و به ویژه ایران برخوردار هستند و در کنار سایر بازارهای مالی مانند مسکن، نفت، طلا و بورس به فعالیت مشغول هستند.
البته نباید فراموش کرد که نرخ بهره بر بازارهای مالی نیز تأثیر می گذارد. بر اساس تحقیقات صورت گرفته و نظر کارشناسان، اگر این روزها ریزش بازارهای مالی را مشاهده می کنید به دلیل موضوع تیپرینگ است در نتیجه سایر بازارها نیز از پیامدهای این فرآیند، بی نصیب نخواهند بود.
لازم است بدانید زمانی که تیپرینگ به مرحله اجرا در می آید، سرمایه داران ترجیح می دهند. در بازارهای با ریسک کمتر و همراه با ثبات بیشتر فعالیت کنند.
حتی برخی از افراد سرمایه های خود را از بازار مالی رمز ارز که همراه با ریسک زیاد است، خارج می کنند در حالی که ورود به بازار ارز دیجیتال و کریپتو کارنسی را به بعد از تزریق پول به بازار، موکول می کنند.
اساتید و کارشناسان متخصص همیار کریپتو نیز به شما توصیه می کنند در زمان اجرای تیپرینگ، چنانچه سرمایه زیادی را در بازارهای مالی و ارز دیجیتال سرمایه گذاری کرده اید، مقدار قابل ملاحظه ای از موجودی را بیرون بکشید.
چرا که طی فرآیند تیپرینگ در بازه زمانی کوتاه مدت و میان مدت، ارزش سهام شما به خصوص ارز دیجیتال بیت کوین، کاهش چشمگیری خواهد داشت.
در آپارات همیار کریپتو میتوانید جدیدترین ویدیوهای حوزه ی ارز دیجیتال و فارکس و سرمایه گذاری را ببینید.
تفاوت بین تیپرینگ و سیاست های انقباضی
در این مقاله آموزشی بارها واژه تیپرینگ و سیاست انقباضی به کار رفت. حال قصد داریم از تفاوت این دو واژه تأثیر گذار در اقتصاد کشور به شما بگوییم. شاید تصور کنید این دو بی شباهت به هم نیستند اما بسیار متفاوت از یکدیگر عمل می کنند.
سیاست مالی به منظور کاهش دادن حجم منابع مالی در گردش اعمال می شود. زمانی که میزان نقدینگی در اقتصاد کشور افزایش پیدا کند و شاهد تورمی باشیم که به دلیل چاپ بیش از حد اسکناس و تزریق به جامعه است. در این حالت است که بانک مرکزی وارد عمل می شود و با اعمال سیاست انقباضی مانند افزایش نرخ بهره، میزان رشد اقتصادی را کنترل می کند.
نرخ بهره با گردش سرمایه ارتباط معکوس دارد به این معنا که هر چه نرخ بهره افزایش پیدا کند میزان سرمایه در گردش کاهش پیدا می کند و در نهایت تورم نیز سیر نزولی پیدا می کند. اما تیپرینگ به زمانی اطلاق می شود که سیاست های انبساطی مالی برگشت داده می شوند.
البته گاهی به صورت نامحسوس این دو سیاست همزمان اعمال می شوند.
به عنوان مثال بانک مرکزی فدرال رزرو قصد دارد سیاست های پولی را افزایش دهد و این تصمیم را با افزایش نرخ های بهره کوتاه مدت با اعمال تغییر در نرخ تنزیل اجرا می کند.
یکی دیگر از گزینه های پیش روی فدرال، فروش دارایی های موجود در ترازنامه بانک مرکزی از طریق عملیات بازار باز یا OMO می باشد اما بر عکس این قضیه که با نام تیپرینگ از آن نام برده می شود، با برگشت سیاست انبساطی و سیاست پولی انقباضی محقق می شود.
اهمیت آشنایی با سیاست های مالی
اگر شما نیز در هر کدام از بازارهای مالی در حال سرمایه گذاری های خرد و کلان هستید، لازم است با انواع سیاست های مالی مانند تیپرینگ که توسط نهادهای دولتی و بانک ها در شرایط مختلف اقتصادی اعمال می شود، آشنا شوید. بدون شک با ارتقاء سطح دانش مالی شما نسبت به این سیاست ها به خوبی می توانید از سرمایه های خود محافظت کنید.
همیار کریپتو همراه شماست تا علاوه بر شناخت سیاست های مالی با فراگیری علم تحلیل تکنیکال و بنیادی، دستیابی به سود حداکثری را ظرف مدت کوتاهی تجربه کنید. جهت کسب اطلاعات بیشتر با مشاوران ما تماس بگیرید.
نتیجه گیری:
شاید در گذشته بسیاری از افراد تصور خاصی نسبت به تیپرینگ نداشتند با این حال امروزه و با توجه به شرایط خاص اقتصادی حاکم بر جامعه به راحتی می توان اعمال یا توقف آن را متوجه شد. در واقع امروزه سیاست های مالی دولت ها بر روی سطح کیفیت زندگی ما تأثیر مستقیمی دارد و به هیچ عنوان نمی توان آن را انکار کرد.
تیپرینگ سیاستی مالی است که توسط بانک مرکزی در زمان بحران های اقتصادی به صورت موقت، اجرا می شود. در این مقاله تلاش کردیم این مفهوم مهم را با جزئیات بیشتری به شما بیان کنیم. اگر به دنبال توضیحات جامع تر در خصوص سیاست های مالی و نحوه برخورد با آن هستید با مشاوران ما در مجموعه همیار کریپتو تماس بگیرید.
قصد یادگیری و کسب درآمد دلاری در بازار ارزهای دیجیتال و فارکس را دارید؟
با آموزش فارکس رایگان از صفر تا صد بازار فارکس و معامله کردن در آن را توسط بهترین اساتید آموزش ببینید و یا با حضور در آکادمی همیارکریپتو آموزش خصوصی فارکس را برای یادگیری تمام و کمال این بازار انتخاب کنید.